Abstract:
هر حکومت در طول حیات خود مراحلی را طی میکند و در پایان به سراشیبی انحطاط میافتد، مرحلهای که به عقیدهی برخی محققان، هر حکومت ناگزیر از گذشتن از آن است و این مرحله آخرین مرحلهی حیات حکومتها محسوب میشود؛ اما این بدان معنا نیست که انحطاط، بدون دلیل و ناگهانی رخ دهد؛ بلکه هر حکومت به خودی خود و بر اساس ویژگیهای حکومتها، خود به خود زمینههای زوال را فراهم میآورد و در نتیجهی آن عوامل منحط میشود. عوامل سقوط در خود حکومتها نهفته است؛ در نظامهای اجتماعی، در فکر مردم و حکام و در اخلاق و رفتار آنها و هرگونه تغییر منفی در آنها زمینهی نابودی را فراهم میآورد. آینهی قرآن، حکومتهای بسیاری را به ما نشان میدهد که هر کدام با وجود عواملی نابود شدهاند و آن علل و عوامل را برای عبرت آیندگان یادآور میشود؛ عواملی که در طول تاریخ تکرار میشوند و حکومتهای بسیاری به آن گرفتار آمده و نابود میشوند. نمونهی آن حکومت صفویه است؛ که قرنها پس از ثمود، عاد، لوط، فرعون و دیگران با همان عواملی نابود شد که حکومتهای نامبرده، نابود شده بودند؛ عواملی مانند ظلم، فساد، غرور و تفاخر، اختلافهای داخلی و تفرقه و عدم اطاعت از رهبر.
نگارنده در این نوشتار، نخست به بررسی عوامل زوال در قرآن پرداخته و پس از بیان آنها، این عوامل را در حکومتی ایرانی مورد بررسی قرار داده است تا مشخص شود، دلایل گوناگونی که قرآن برای زوال حکومتها عنوان میکند قابل تعمیم در سایر حکومتها نیز میباشد یا خیر. نمونهی تاریخی انتخاب شده در این مقاله، حکومت صفویه میباشد.
Machine summary:
اين مقاله از دو قسمت کلي تشکيل شده است که عبارت اند از: ١- عوامل زوال حکومت ها ازديدگاه قرآن ؛ و ٢- بررسي عوامل زوال حکومت صفويه با تکيه بر شواهد عوامل زوال در قرآن ؛ که هر دو بخش ، در زير شاخه هاي مشترک: ظلم ، فساد غرور و تفاخر، اختلاف هاي داخلي و تفرقه و عدم اطاعت از رهبر، مورد بررسي قرار گرفته اند.
در ميان آيه هاي قرآن ، چند علت پررنگ تر از ديگر عوامل ، نمود پيدا کرده است ؛ از جمله : ظلم ، فساد، غرور و تفاخر، تجمل ، اختلاف داخلي، تفرقه و عدم اطاعت از رهبران ؛ که در اين جا به بررسي هر کدام از آن ها به صورت جداگانه پرداخته مي شود.
قرآن بر روي ظلم و ستم بسيار تأکيد کرده و آن را عامل ويراني و نابودي خانه ها، شهرها و جوامع مي داند؛ هم چنين يکي از عوامل نابودي قوم ثمود را، ظلم و ستم آن ها بيان مي کند و نشان مي دهد که حکومت ها هر چه قدر قدرت و ثروت داشته باشند و هر چه قدر هم اوج بگيرند، آلودگي به ظلم ، آن ها را به زير خواهد کشيد.
آن گونه که عنوان شد مشخص مي شود که در ميان همه ي اين حکومت ها، تجمل و ثروت فراهم کننده زمينه غرور، تکبر و فساد بود که در نهايت باعث نابودي آن ها شد.