Abstract:
در این پژوهش که با روش مطالعۀ کیفی و نگرشی تحلیلی، تدوین شده است پس از ذکر اجمالیِ مقدماتی در مصلحت اندیشی، با تحلیل بارزترین نمونۀ مصلحت اندیشی در سورۀ یوسف (علیه السلام) یعنی ماجرای جاسازی ظرف مخصوص در بار بنیامین و تطبیق ضوابط اصولی بر آن، ضمن پاسخ به شبهات پیرامونی، به یافته های جدیدی رسیده است؛ اولاً متزاحم اهمّ در این ماجرا -که بر بیشتر مفسّران مشتبه شده - مشخص شده است . ثانیاَ با تطبیق اجزای دخیل در این ماجرا از جمله قضیۀ اتّهام دزدی به بنیامین با معیارهای فعل اخلاقی، شبهۀ مذمومیت اخلاقی و استفاده از وسیلۀ غیر اخلاقی در این مصلحت اندیشی، ردّ شده است . ثالثاً چهار راهبرد تشخیص مصلحت احصاء شده سپس ضمن تطبیق تفکّر سیستمی با مدیریت ماجرا، نگاه سیستمی جامع به عنوان راهبرد کلان یوسف علیه السلام در تشخیص مصلحت معرّفی شده است .
In this research, which is carried out with a quality study and an analytical approach, at first, prudence is briefly touched upon and then with an analysis of the most evident example of prudence in Surat al-Yusif (A.S.), i.e., the incidence of embedding the king’s cup in Benjamin’s load and conforming legal criteria to it, while responding to peripheral misconceptions, new findings have been achieved; firstly, the most important congestion (tazahum) in this incidence – which is misconceived by most interpreters – is specified. Secondly, by applying the components involved in this incidence, including accusing Benjamin of theft to the criteria of moral action, the misconception of moral blameworthiness and using immoral means in this prudence is rejected. Thirdly, four strategies for discernment of prudence have been enumerated and then by applying systemic thinking to the management of the incidence, the comprehensive systemic outlook as Yusif’s (A.S.) macro-strategy in discernment of prudence has been introduced.
Machine summary:
به عنوان نمونه ميتوان به مواردي در سيرة عملي امير مؤمنان علي اشاره نمود، ازجمله صبر و بردباري بيست وپنج ساله در امر خلافت ، (سيد رضي، خطبه ٣ و ٢٦) دستور برخورد محترمانه با عايشه و عفو مجروحان و آزادي اسرا در خاتمۀ جنگ جمل ، (کليني، ١٣٩٤، ج ٥: ص ٣٣؛ طبري، ١٣٦٢، ج ٦: ص ٣٠٦-٣١٣) خيرخواهي امام و دفاع آن حضرت از عثمان در برابر مهاجمان و تلاش براي ممانعت از قتل وي ، (سيد رضي، خطبه ٢٤٠ و نامه ١) دستور تخريب مغازه هاي ساخته شده در خارج از محدودة مقرر و سدکنندة معبر، (عاملي، ١٤٠٨ق : ص ١٠-٣٥) دستور تخريب منازل کساني که به سوي معاويه گريختند، (بلاذري، ١٣٩٤ق : ص ٤٢٠ و ٤٦٥) اصرار در موعظۀ خوارج نهروان تا بازگشت دوثلث ايشان و قلع و قمع مابقي، (ابن اعثم ، بيتا، ج ٤: ص ١٢١-١٢٥) موافقت با توّقف جنگ در صفين ، (منقري، ١٤٠٣ق : ص ٤٨٤) دستور ازدواج اجباري زنان فاحشه براي سالم سازي جامعه ، (طوسي، ١٣٦٥، ج ١٠: ص ١٥٤) عدم دستکاري و تغيير در رسم الخط مصحف ، باوجود ديدن اغلاطي املايي در آن ، (رک: معرفت ، ١٣٩٦، ج ٢: ص ٤ و ٤٠) و پرهيز از آشکار نمودن مصحف مخصوص خويش حتي در دوران خلافتش .
مطلب دوم اينکه با تطبيق ابعاد و اجزاي اين ماجرا، ازجمله موضوع اتهام دزدي به بنيامين با معيارهاي فعل اخلاقي، مشخص ميشود که اين مصلحت انديشي به لحاظ اخلاقي ممدوح بوده و شبهۀ استفاده از وسيلۀ غير اخلاقي براي تحقق هدف اين مصلحت انديشي مردود است .