Abstract:
در دنیایی که رو به جهانی شدن میرود جایی که رفت و آمدها و حرکتها سریع شده و دسترسی به هر مکانی راحت و سریع
است؛ مقاصد گردشگری به طور فزایندهای در حال رقابت برای جذب گردشگران, تجار و سرمایهگذارن به منطقهی خود
می شود. این امر سبب ظهور مفهوم برند سازی فضا از طریق برندینگ مقاصد گردشگری در آدبیات علمی جهان شد. این
تئوری درصدد آرزیابی رفتار مصرف کننده است. این پژوهش با هدف شناسایی تاثیر تجربه برند بر رفتار بازدیدکنندگان در
صنعت گردشگری از طریق مفهومسازی جدید "تجربه حسی برند مقصد" در مناطق گردشگری دریاچه ارومیه انجام گرفته
است. نوشتار حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی است. به منظور سنجش متغیرهای تحقیق, ۴۰۰ پرسشنامه محقق ساخته در بین
اعضای نمونه آماری (۳۸۴ نفر از بازدیدکنندگان داخلی و خارجی) توزیع گردید. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها در این
تحقیق از نرمافزار spss استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل دادهها وجود رابطه تجربه حسی برند و رفتار بازدیدکنندگان
مانند رضایت (۰/۵۱۳)» تمایل به بازدید مجدد (۰/۲۶۷) و تمایل به توصیه (۰/۲۰۱) را تایید میکند. همچنین نتایج این
تحقیق نشان میدهد که با در نظر گرفتن نقش میانجی رضایت. تاثیر مولفههای تجربه برند بر تمایل به بازدید مجدد و تمایل
به توصیهء بیشتر از تاثیر مستقیم آن است.
In a world of globalization, where traffic and speeds are fast and access to every place is easy and fast; tourism
destinations are increasingly competing to attract tourists, businessmen and investors. They are in their area.
There are two great ways in which marketers face intentions: the ability to swap facilities that are offered in a
specific location. This led to the emergence of the concept of branding space through branding tourism
destinations in the world of scientific literature. This theory seeks to assess consumer behavior. The aim of this
study was to identify the impact of brand experience on the behavior of visitors in the tourism industry through
the new conceptualization of "sensory experience of destination brands" in the tourism areas of Lake Urmia.
This paper is descriptive-survey. In order to measure the variables of the research, 400 researcher-made
questionnaires were distributed among the members of the statistical sample (384 internal and external visitors).
In order to analyze the data in this study, spss software was used. The results of the data analysis confirmed the
relationship between the brand experience and the behavior of the visitors such as satisfaction (0.513), the desire
to revisit (0.267) and the willingness to recommend (0.201). Also, the results of this research show that
considering the role of mediator of satisfaction, the effect of brand experience components on the desire to
revisit and desire to recommend is greater than its direct impact.
Machine summary:
تأثیر تجربه برند مقاصد گردشگری بر رضایت گردشگران (مورد مطالعه: پارک ملی دریاچه ارومیه) شهرزاد مقدم 1، علی خدائی 2، سعید سلجوقی 3 1 دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری 2 دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه زنجان، زنجان 3 عضو هیت علمی دانشگاه پیام نور چکیده در دنيايي كه رو به جهاني شدن ميرود جايي كه رفت و آمدها و حركتها سريع شده و دسترسي به هر مكاني راحت و سريع است؛ مقاصد گردشگري به طور فزايندهاي در حال رقابت براي جذب گردشگران، تجار و سرمايهگذارن به منطقهي خود هستند.
نوشتار حاضر درصدد مطالعه تأثیر تجربه حسی برند مقاصد گردشگری بر رفتار بازدیدکنندگان با در نظر گرفتن نقش میانجی رضایت در پارک ملی دریاچه ارومیه است.
نتایج بررسیهای انجام گرفته در این پژوهش نشاندهنده وجود همبستگی مثبت و معنیدار بین مولفههای تجربه حسی برند مقصد و مولفههای رفتار بازدیدکنندگان است.
به عبارتی فرضیه تحقیق مبنی بر تاثیر تجربه حسی برند بر رضایت گردشگران از مقصد گردشگری پذیرفته شده است.
براساس جدول 2 اثر رضایت بر تمایل گردشگران به بازدید مجدد از مقصد دارای ضریب 428/0 است که نشان میدهد رابطه مثبتی بین این دو متغیر وجود دارد.
براساس جدول 2 اثر رضایت بر تمایل گردشگران به توصیه مقصد به دیگران دارای ضریب معناداری 416/0 است که نشان میدهد؛ رابطه مثبتی بین این دو متغیر وجود دارد.
Enduring travel involvement, destination brand equity, and travelers’ visit intentions9 A structural model analysis7 Journal of Destination Marketing and Management, 1 (1): pp.
(1993), “Conceptualizing, Measuring, and Managing Customer-Based Brand Equity,” Journal of Marketing, 57 (January), pp.