Abstract:
هنر یکی از آشکارترین و بارز ترین جلوه های رازآمیز مدنیت و فرهنگ حیات بشری است که همواره بر زیست بشر مستولی گردیده است. در هر خطه و دیاری که مدنیت و تمدنی به عرصه تجلی میرسد، نماد و نشانه مختلف هنری، تعجب و حیرت محققین و پژوهشگران هنر و مدنیت را برانگیخته است. ماهیت و ذات هنر، مسیله ای عرفانی، مینویی و انسانی است و همانند عرفان و ادب از معارف شهودی است و نوعی از علم حصولی به شمار نمی آید بلکه نوعی علم حضوری است و در حیطه و قلمرو معنا و مفاهیم و پنداشت های ذهنی نمیگنجد. اثر هنری با الهام گرفتن از شهود استعلایی و حسی شخص هنرمند و همچنین درک و دریافت آن توسط مخاطب، یگانه و بی همتا میشود، شهود ماهیت، ذات و حقیقت ذهن فرد هنرمند و در پایان حقیقیت اثر هنری را نمایان میسازد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی ماهیت، هستی و ذات هنر است و همچنین جایگاه و منزلت شهود را در ایجاد و ظهور آثار هنری در دوره معاصر بررسی میکند. در این پژوهش و تحقیق از روش تحلیلی-توصیفی استفاده شده است. بر این اساس با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، استفاده از منابع و سایتهای موجود در اینترنت و اسنادهای در دسترس، به بررسی هویت هنر و نقش شهود در خلق و آفرینش اثر هنری پرداخته خواهد شد. در پایان و با تکیه بر استدلال و تحلیل در این پژوهش دریافتیم که در رشته های مختلف هنری پرداخت به موضوع و سوژه در پایان تابع نوعی فهم شهودی است و توجه کردن به مثلث سرچشمه اثر هنری در آفرینش اثر هنری نقش بسیاری دارد و برای درک کردن اندیشه و تصمیم گیری شهودی لازم است که آن را در برابر اندیشه و تصمیم گیری تحلیلی قرار دهیم.
Machine summary:
در پايان و با تکيه بر استدلال و تحليل در اين پژوهش دريافتيم که در رشته هاي مختلف هنري پرداخت به موضوع و سوژه در پايان تابع نوعي فهم شهودي است و توجه کردن به مثلث سرچشمه اثر هنري در آفرينش اثر هنري نقش بسياري دارد و براي درک کردن انديشه و تصميم گيري شهودي لازم است که آن را در برابر انديشه و تصميم گيري تحليلي قرار دهيم .
٤- پيشينه پژوهش _در بيان پيشينه اين تحقيق و پژوهش ، برطبق تفحص و بررسيهاي صورت گرفته ، طلايه رويايي (١٣٨٥) پژوهشي به منظور بررسي شهود در درک و آفرينش اثر هنري انجام داد، در ابتدا با تحليل و آناليز نظرات «هانري برگسون » درباب هنر و شهود در جستجو پاسخ به اين سوال بر مي آيد که آيا خلق و آفرينش اثر هنري حاصل شهود است يا تفکر؟ در توضيح اين سوال ميتوان گفت اثر هنري معناي حقيقي را نميرساند، آنچه که رسانده ميشود وجهي از دنيا و عالم است به گونه اي که فرد هنرمند آن را تجربه ميکند.
براساس تعريف و توضيح امانوئل کانت آلماني از مفهوم شهود در نقد عقل محض ، شهود چيزي جز دانش و آگاهي مستقيم از معنا و مفهومي که در ذهن حاضر است نيست و در کشف و شهود هنري اين طرز تفکر و انديشه کانتي نقش مهم و بنيادين دارد و به همراه استعداد و هوش هنرمند به تسخير و ارتباط مخاطب ميپردازد.