Abstract:
با تحلیل فیلمهای سینمایی، پژوهشگران ادبیات میتوانند وضعیت فرهنگی جامعه را بکاوند. یکی از انواع روایتهای داستانی، روایتهای پسامدرن است که از حدود 1960 میلادی به بعد، در ادبیات غرب ظهور کرد و اندکی بعد از آن نیز در روایتهای سینمایی گسترش یافت. در ایران، در حالی که وضعیت پسامدرن به امری مسئلهدار برای ادبیات داستانی درآمده است، بهنظر میرسد در سینما این پدیده، به شکل روزافزونی در حال گسترش است. از آنجایی که هنوز به درستی مشخص نیست که فیلمهای سینماییِ تولید شده با شگردهای پسامدرنیستی در ایران، ذاتاً روایتهایی پسامدرن هستند یا صرفاً رنگ و لعابی تقلیدی از شگردهای پسامدرنیستی دارند، این پژوهش قصد دارد به بررسی رویکردها و شگردهای پسامدرنیستی در دو فیلم سینمایی بپردازد و مشخص کند که آیا این متون را میتوان روایتهای سینمایی پسامدرنیستی قلمداد کرد یا نه. فیلم-های پرسه در مه (بهرام توکلی؛ 1388) و بیخود و بیجهت (عبدالرضا کاهانی؛ 1391) در این پژوهش مورد بررسی قرار میگیرند.
Today, in some cases, the cinematic narratives are more popular than fictional narratives, so researchers can explore cultural situation of society by analyzing movies. One of the fictional narratives is postmodern narratives that emerged from 1960 in the Western Literature and shortly after that, cinematic narratives spread. In Iran, while the postmodern situation has become a problematic issue for fictional literature, it seems that this phenomenon is increasingly expanding in cinema. As producing too many worthy movies by postmodernist techniques in Iran, the researcher want to find whether these movies can be consider inherently as postmodern narratives or just they are imitation of postmodern techniques and how it is possible that these postmodernist movies have audience while there is a conflict between tradition and modernity in this society. This research, analyze postmodern Approachs and techniques in two Iranian movies. Wander in the Fog (Bahram Tavakoli; 1388), Gratuitous and Unnecessarily (Abdolreza Kahani; 1391) are examined in this study.
Machine summary:
از آنجايي که هنوز به درسـتي مشـخص نيسـت کـه فيلم هاي سينمايي توليد شده با شگردهاي پسامدرنيستي در ايران ، ذاتا روايت هايي پسامدرن هستند يا صـرفا رنـگ و لعابي تقليدي از شگردهاي پسامدرنيستي دارند، اين پژوهش قصـد دارد بـه بررسـي رويکـردهـا و شـگردهـاي پسامدرنيستي در دو فيلم سينمايي پرسه در مه و بيخود و بي جهت بپردازد و مشخص کند کـه آيـا ايـن متـون را مي توان روايت هاي سينمايي پسامدرنيستي قلمداد کرد يا خير.
مقالاتي نيز در زمينه ي پسامدرنيسم ، بر روي داستان هـاي نويسـندگان ايرانـي نوشـته شـده است که از جمله ي آنها مي توان به اين موارد اشاره کرد: «پست مدرنيسم و بازتاب آن در رمـان کولي کنار آتش » (نيکوبخت ،١٣٨٤)، «رمان پسامدرن چيسـت ؟ بررسـي شـيوه هـاي روايـت در رمان آزاده خانم و نويسندهاش» (پاينده ،١٣٨٦)، «پست مدرنيسم در ادبيات داستاني معاصر ايران (بررسي مؤلفه هاي پست مدرن در آثار هوشنگ گلشيري )» (گلشيري ،١٣٨٩)، «سياره ي خارج از مدار: نگاهي به پسامدرنيسم در رمان هم نوايي شبانه ي ارکسـتر چـوبهـا» (هـوروش ، ١٣٨٩)، «چندصدايي و چندشخصيتي در رمان پسامدرن ايرانـي : بـا نگـاهي بـه رمـان اسـفار کاتبـان از ابوتراب خسروي » (نوبخت ، ١٣٩١) و «پسامدرن تصـنعي و بررسـي شـگردهاي فراداسـتان در رمان بيوتن » (غفاري ، ١٣٨٩).
مثلا در بسياري از قسمت هاي فيلم راوي (که خود در حالـت کمـا بـه سر مي برد) با حضور پررنگش ، مدام اين پيام را به مخاطـب منتقـل مـي کنـد کـه هـر آنچـه را مشاهده مي کند، صرفا چيزي جز توهمات بي اسـاس و تخـيلات سـاختگي او نيسـت ؛ در ايـن صورت ، اين پرسش وجود دارد که آيا خـود راوي حقيقـي اسـت ؟ وجـود شـگردهايي از ايـن دست ، کاملا آشکار مي کند که در اين فيلم آگاهانه يا غيرآگاهانه از تمهيد پسامدرنيستي اتصـال کوتاه استفاده شده است .