Abstract:
سیاستهای آموزش عالی ایران در سالهای اخیر فاقد خصیصههایی همچون سنت نظری قابل دفاع، نکویی برازش، سازگاری خلاق با تحولات محیط جهانی و بینالمللی، ظرفیت پیشبینی رفتار کنشگران، پیوستگی، یکپارچگی، قابلیت اجرایی، کارآمدی، اثربخشی، عناصر اخلاقی، توانایی حل رضایتبخش تعارضها، تولید توافق، کیفیت و تأثیر مطلوب اجتماعی بوده و این وضعیت در عموم موارد موجب کاهش ظرفیت خطمشیگذاری در این عرصه شده است. از سویی دیگر سیاستپژوهی بهعنوان فرایندی پژوهشی متمرکز بر ارائه راهکارهای سیاستی، میتواند نقشی بیبدیل در جهت بهینهسازی و ارتقا ظرفیت سیاستهای مصوب آموزش عالی ایران داشته باشد. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین علی ظرفیت خطمشیهای نظام آموزش عالی ایران مبتنی بر همافزایی نهادهای سیاستپژوهی بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف، توسعهای و کاربردی محسوب میشود. ازلحاظ مبنای دادهها، چارچوب فلسفی و پارادایم آن، دارای طرح تحقیق آمیخته است. در مرحله کیفی، ابتدا با انجام مصاحبههای نیمهساختارمند با 15 نفر از خبرگان سیاستگذاری آموزش عالی ایران و کاربست رویکرد تحلیل مضمون، لیستی از عوامل ارتباطی و تعاملی مؤثر بر کارآمدی و همافزایی فرایند سیاستپژوهی در نظام آموزش عالی ایران، توسعه یافت. با توجه بهمرور پیشینه و مبانی نظری پژوهش، ظرفیت خطمشی بهعنوان سیاست بهینه از منظر عقلانیت در نظر گرفته شد. یافتههای بخش کمی نشاندهنده تبیین حدود 40 درصد از تغییرات واریانس متغیر ظرفیت خطمشیهای نظام آموزش عالی ایران توسط متغیر همافزایی نهادهای سیاستپژوهی بود.
In recent years, Iran's higher education policies have lacked features such as defensible theoretical tradition, creative adaptation to global and international environmental developments, predictive capacity of actors' behavior, cohesion, integration, applicability, efficiency, effectiveness, ethical elements, Satisfactory conflict resolution, agreement production, favorable social impact. This situation has generally reduced the capacity of policy making in this area. On the other hand, policy research, as a research process focused on presenting policy solutions, can play a significant role in optimizing and enhancing the capacity of Iran's higher education policies. In this regard, the main purpose of the present study was causal explanation of capacity of Iranian higher education policies based on the synergy of policy research institutions. The present study has a mixed research method. In the qualitative phase, in the qualitative phase, by conducting semi-structured interviews with 15 Iranian higher education policy experts and applying the thematic analysis approach, a list of interactive and communicative factors influencing the efficiency and synergy of the policy research process in the Iranian higher education system was developed. According to the literature review, policy capacity was considered as the optimal policy in terms of rationality. The quantitative findings indicated 40% of variable capacity of Iran's higher education policies explained by the Synergistic variable of policy research institutions.
Machine summary:
تبيين علي ظرفيت خط مشيهاي نظام آموزش عالي ايران 1 مبتني بر هم افزايي نهادهاي سياست پژوهي جعفر اميري فرح آبادي ٢، محمود ابوالقاسمي ٣، محمد قهرماني 4 تاريخ دريافت : ٩٨/٠٦/٢٨ تاريخ پذيرش : ٩٨/٠٩/٠٥ چکيده سياست هاي آموزش عالي ايران در سال هاي اخير فاقد خصيصه هايي همچون سنت نظري قابل دفاع ، نکويي برازش ، سازگاري خلاق با تحولات محيط جهاني و بين المللي، ظرفيت پيش بيني رفتار کنشگران ، پيوستگي، يکپارچگي، قابليت اجرايي، کارآمدي، اثربخشي، عناصر اخلاقي، توانايي حل رضايت بخش تعارض ها، توليد توافق ، کيفيت و تأثير مطلوب اجتماعي بوده و اين وضعيت در عموم موارد موجب کاهش ظرفيت خط مشيگذاري در اين عرصه شده است .
در اين راستا هدف اصلي پژوهش حاضر تبيين علي ظرفيت خط مشي هاي نظام آموزش عالي ايران مبتني بر هم افزايي نهادهاي سياست پژوهي بود.
policy research در اين راستا سياست پژوهي را ميتوان فرايندي در جهت بهينه سازي و ارتقا ظرفيت سياست هاي مصوب آموزش عالي ايران در نظر گرفت ؛ سياست هايي که به استناد آراي صاحب نظران ، چندان از عقلانيت و مقبوليت لازم برخوردار نبوده اند (رک: حشمتي و ديگران ، ١٣٩٦؛ عباسي و شيره پزآراني، ١٣٩١؛ فراستخواه و منيعي، ١٣٩٤).
(Pal, 2010) با توجه به مباحثي که گذشت هدف اصلي پژوهش حاضر تبيين عّلي ظرفيت خط مشيهاي نظام آموزش عالي ايران مبتني بر هم افزايي نهادهاي سياست پژوهي بوده است .
با توجه به يافته هاي پژوهش به نظر ميرسد که هم افزايي نهادهاي سياست پژوهي آموزش عالي ايران ، سهمي قابل توجه در زمينه ارتقا ظرفيت خط مشي از منظر عقلانيت تجربي دارد.