Abstract:
از دیرباز اعم از عصر رسالت و غیر آن، موضوع مقابله با تروریسم مورد توجه بودهاست؛ در این میان عدهای به صورت واقعی با آن مقابله کردهاند و عدهای وانمود به مقابله با آن میکردند. برخی با اهداف مغرضانه، برخی رفتارهایی از پیامبر اسلام(ص) را دستاویز قرار داده و آن حضرت را متهم به «ترور» کرده و با ایجاد این شبهه، درصدد ضربه زدن به جایگاه معنوی آن حضرت برآمدهاند. نوشتار پیش روی با نگاه به این وقایع و بررسی و تحقیق در مورد علل و عوامل آن، در مقام پاسخگویی و روشنگری در مورد شبهۀ مورد اشارهاست. در سیره پیامبرJ مشاهده میگردد که آنحضرت، در مقام حاکم اسلامی در مورادی حکم کشتن افرادی را صادر فرمودهاند که جرثومههای فساد و تباهی بوده و موجب گمراهی و ضلالت جامعه بشری میشدند و درصدد برافروختن آتش جنگ بودند. فرمان کشتن این افراد، هیچگاه به قصد دستیابی به هدفهای سیاسی و یا برای ایجاد رعب و وحشت در بین مردم که از شاخصههای عملیات تروریستی است، نبود.
The issue of counterterrorism has always been one of the issues that humanity has faced, and in the meantime, some have actually confronted it, and some have pretended to oppose it. Some, with biased intentions, have used the behavior of the Prophet of Islam (pbuh) as an excuse to accuse him of assassination and to cast doubt on his spiritual position by creating suspicion. The present article is a descriptive-analytical method with a look at these events and a study and research on its causes and factors in response and clarification about the mentioned doubts. We learn from the Prophet's (pbuh) biography that he, as the ruler of Islam, ordered the killing of people whose existence caused a great deal of corruption and destruction, misled and misled the Islamic society, and sought to set fire to the fire and order the killing of these people. The intention was not to achieve political goals or to intimidate the people, which is a feature of terrorist operations
Machine summary:
پس از آن که روشن شد يهوديان تمامي پيمان هـا و معاهـدات خـود را بـا مسلمانان نقض کرده اند، حکومت اسلامي تلاش کرد در دو مرحلـه بـا پيمـان شـکنان يهـودي برخورد کند: الف ) روش هشدار بر پايه حکمت و عدالت ؛ در اين مرحله ، پيامبرع بعـد از مشـاهده اصرار برخي از پيمان شکنان يهود در جهـت ايجـاد تشـنج و جنـگ افـروزي و تهديـد جـدّي امنّيت منطقه به ناچار تصميم بر مجازات عادلانه عناصراصلي اين توطئه گرفتند و ايـن کـار بـه مثابه زنگ خطري براي همه پيمان شکنان و توطئه گران بر ضدّ اسلام و مصـالح مسـلمين بـود که تا فرصت دارند در اين باره به دّقت بينديشند و بفهمنـد کـه گرچـه آسـتانۀ تحمـل و سـعۀ صدر پيـامبرع و مسـلمانان در مقابـل پيمـان شـکنان زيـاد اسـت ، امّـا تحمـل ايـن وضـعيت هميشگي نيست ؛ به ويژه آن که ، تأخير در مجازات افراد ياد شده ، موجوديت و بقـاي اسـلام و مسلمين را تهديد مي کرد.
بررسـي و مقايسـه مفهـوم تـرور ـ بـه کـارگيري نامشـروع قدرت براي از بين بردن مخالفان ـ و قتل هايي که در زمان رسـول خـداع توسـط يـاران آن حضرت صورت گرفته ، ثابت مي کند که اين قتل ها مصداق ترور نامشروع نبـود و در واقـع از سر راه برداشتن افرادي بود که به گونه اي از عوامل توطئه محسوب مي شـدند؛ کسـاني کـه بـا سرودن اشعاري هجو آميز و تحريک کننده در صدد بودند فضاي آرام مدينـه را بـا تحريـک به کشتن پيامبر اسلام ع و جنگ افروزي و يا بدنام کردن آن حضرت ، متشنج کننـد (ر.