Abstract:
قصیده یکی از قالبهای اصلی شعر فارسی است که در سدههای چهارم تا آغاز قرن هفتم، در انعکاس مفاهیم فرهنگی و اجتماعی جامعهی ایرانی نمودی موثر داشته است. در این مقاله با روش تحلیل محتوا، پس از مطالعهی بیش از 3200 قصیده از بیست شاعر، اشعاری که در مناسبتها یا رویدادهای شاد و غمگنانه سروده شدهاند، استخراج و سیر توجه شاعران به این مناسبتها در دورههای مختلف و در پیوند با دربارها تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد، در شعر سدههای چهارم و پنجم، توجه به وصف بهار، توصیف بزمها و بیش از همه، اصرار بر انعکاس جشنهای مهرگان و سده، فضایی شاد به اغلب دیوانها بخشیده؛ اما در سدههای بعد، از توجه به جشنهای ایرانی کاسته شده و اغلب شاعران مناطق مرکزی ایران بر وصف اعیاد عربی چون: عید فطر و عید قربان، در اشعار خود اصرار ورزیدهاند. همچنین در فاصلهی این چند سده، شادی ادب دربار که برآمده از توجه به فتحها، تبریک مناصب و اعیاد و جشنها و دیگر رویدادهای شادیآور مربوط به ممدوح است، جای خود را به اندوه شخصی یا اجتماعی شاعران داده که اغلب یادآور مرگ عزیزان، فقر، جنگها و اختلافات، شکایتها، حبسها و قحطیهای زمان آنان است. همچنین از این زاویه، شاعران متصل به دربارهای غزنویان و سلجوقیانِ اول، شادمانتر از شاعران دیگر دربارها یا شاعران مذهبی بودهاند. واژههای کلیدی:
Abstract Ode is one of the main forms of Persian poetry, common from the fourth century until the beginning of the seventh century, which has been effective in reflecting the cultural and social concepts of Iranian society. In this article, based on content analysis method, after studying more than 3200 odes of twenty poets, the poems composed on happy or sad occasions and events have been chosen and the process of poet's attentions to those occasions in connection to the courts during different periods has been analyzed. The results show that in the poems of the fourth and fifth centuries, paying attention to the description of spring, describing feasts and, above all, insisting on the reflection of the celebrations of Mehregan and Sadeh, has given a happy atmosphere to most courts; but in the following centuries, the attention paid to Iranian celebrations has diminished, and most poets of the central regions of Iran have insisted on describing Arabic feasts, such as Eid al-Fitr and Eid al-Adha in their poems. Also, in the course of these centuries, the joy of court raised from of conquests, congratulations of Positions, celebrations, and other happy events related to praised one, were replaced with the personal or social grief of the poets, which are often reminiscent of the death of their loved ones, poverty, wars and conflicts, complaints, imprisonments, and famine of their time. From this viewpoint, poets connected with the courts of the Ghaznavids and Seljuks were happier than religious poets or those of the other courts.
Machine summary:
همچنين در فاصله ي اين چند سده ، شادي ادب دربار که برآمده از توجه به فتح ها، تبريک مناصب و اعياد و جشن ها و ديگر رويدادهاي شاديآور مربوط به ممدوح است ، جاي خود را به اندوه شخصي يا اجتماعي شاعران داده که اغلب يادآور مرگ عزيزان ، فقر، جنگ ها و اختلافات ، شکايت ها، حبس ها و قحطيهاي زمان آنان است .
توجه به شادي در اشعار جمال الدين اصفهاني و خاقاني چندان زياد نيست و در کنار آنان ، شاعراني چون : سنايي غزنوي، قوامي رازي و ناصرخسرو (که جهان بيني متمايز دارند)، کمترين تمايل را به انعکاس مضامين و مناسبت هاي شاد در قصايدشان نشان داده اند.
قصايد اين دوره از منظر ميزان شادي به اندازه ي دوران غزنويان اول نيست ؛ اما حدود ٢٧% از شعر شاعران يادشده ، در مناسبت هاي شاد سروده شده است .
): جشن اســلام و عيــد قربان است شـــاد ازو جــان هر مسلمان است (مسعود سعد،١٣٦٢: ٥٣) در کنار اعياد يادشده ، به ندرت ، اشعاري ديده ميشود که در تبريک و ابراز شادماني از ولادت فرزند ممدوح سروده شده ؛ چنان که معزي در تهنيت تولد پسر سنجر گفته است : گشت تابنده ز گردون معالي قمري گشت تابنده ز درياي معاني گهري (معزي،١٣١٨: ٧١٦) اين موضوع را در ديوان ديگر شاعران اين دوره چون : فرخي، جمال الدين ، عثمان مختاري و خاقاني نيز ميتوان ديد (رک.