Abstract:
هدف مقاله، ارائه راهبردهای ایجاد ساختار مناسب بازار در صنایع تولیدی ایران در چارچوب نظریه زمینهای، با بررسی ساختار موجود از طریق محاسبه و تحلیل سهم بازار و استفاده از شاخص لیندا (Linda Index) است که بر اساس آن، چگونگی توزیع سهم بازار، شدت رقابت و روند مداخلات دولت در مدیریت بازار، مشخص میشود. از سوی دیگر، عملکرد رقابتی به عنوان شرایط مطلوب اقتصادی و نیز انحصار که به محدودیت بازار و تسلط یک یا چند بنگاه میانجامد، شرایط غیرمطلوب، یاد میشود. محاسبه شاخص لیندا در سطح کدهای دورقمی (ISIC) و دوره زمانی1395-1384، نشان میدهد برخی صنایع تولیدی ایران از نظر رقابت، وضعیت مطلوبتری نسبت به سایر صنایع داشته و بعضی، از ساختار رقابتی فاصله گرفته و به ساختار انحصاری گرایش دارند. در برخی صنایع نیز، سهم بنگاههای دولتی بسیار بالا و یا به دلیل حمایت دولت، باعث عدم توزیع عادلانه سهم بازار شدهاند. به طوریکه بنگاههای خصوصی در رقابت با بنگاههای دولتی، ناتوان عمل کردهاند. این موضوع، عدم موفقیت بازار و کارآیی پارتو، ناشی از ساختار بازار را اثبات میکند. بر اساس نظریه زمینهای که به عنوان مدل تحلیل کیفی پدیده ساختاری و تعیین راهبرد، مورد استفاده قرار گرفته است، راهبردهای مدیریت دانش و فرایندها، حمایت از واحدهای تحقیق و توسعه بنگاههای کوچک در راستای کاهش ارتفاع ورود به بازار و صنعت، همچنین مدیریت تغییرات به منظور ارتقای نوآوری در تطبیق با شرایط، مدیریت بازار مبتنی بر آمایش صنعت و در تعامل بین نهاد دولت و بازار، به عنوان راهبردهای موثر در ایجاد ساختار مناسب بازار مورد تاکید است.
The purpose of this article is to present strategies to create a suitable market structure in Iranian manufacturing industries within the framework of contextual theory, by examining structure by calculating and analyzing market share and using the Linda Index. Based on it, the distribution of market share, the intensity of competition and the process of government intervention in market management are determined. On the other hand, competitive performance as favorable economic conditions as well a monopoly that results in market constraints and the dominance of one or more firms is called an unfavorable situation. Calculation of Linda index at the level of two-digit codes (ISIC) and the period 1395-1385, shows that some Iranian manufacturing industries in terms of competition, more favorable than other industries and some others, are far from competitive and tend to monopolize the share of state-owned enterprises in some industries, or because of government support has led to an unfair distribution of market share. So that private enterprises have not been able to compete with state-owned companies. Based on the theory as a model for qualitative analysis of structural phenomena and strategy determination, knowledge management processes, support for R&D units of small enterprises, it has been used to reduce the height of entering the market and industry. Also, change management is emphasized in order to promote innovation in accordance with the conditions, market management based on industry planning and in the interaction between the government and the market, as effective strategies in creating an appropriate market structure.
Machine summary:
راهبردهاي ايجاد ساختار مناسب بازار در صنايع توليدي ايران (بر پايه شاخص ليندا و نظريه مداخلات بازاري ) 1 محمد رضا رضواني ** اسمعيل ابونوري *** علي دهقاني چکيده هدف مقاله ، ارائه راهبردهاي ايجـاد سـاختار مناسـب بـازار در صـنايع توليـدي ايـران در چارچوب نظريه زمينه اي ، با بررسي ساختار موجود از طريق محاسبه و تحليل سهم بازار و استفاده از شاخص ليندا (Linda Index) است که بر اساس آن ، چگونگي توزيع سهم بازار، شدت رقابت و روند مداخلات دولت در مديريت بازار، مشخص مي شـود.
ir تاريخ دريافت : ٩٨/١١/٠٧ تاريخ پذيرش : ٩٩/٠١/٢٣ فصلنامه راهبرد اقتصادي، سال نهم ، شماره سيودوم ، بهار ١٣٩٩، صص ٢٠٦-١٦٩ تعيين راهبرد، مورد استفاده قرار گرفته اسـت ، راهبردهـاي مـديريت دانـش و فراينـدها، حمايت از واحدهاي تحقيق و توسعه بنگاه هاي کوچک در راستاي کاهش ارتفاع ورود بـه بازار و صنعت ، همچنين مديريت تغييرات به منظور ارتقاي نوآوري در تطبيق بـا شـرايط ، مديريت بازار مبتني بر آمايش صنعت و در تعامـل بـين نهـاد دولـت و بـازار، بـه عنـوان راهبردهاي موثر در ايجاد ساختار مناسب بازار مورد تاکيد است .
تجربه هاي موفق در رويکرد مبتني بر بازار و دولت (بـازارگرا و دولـت گـرا)، زمينه هاي طرح الگوي نويني از حدود مداخله دولتي را فراهم آورده اسـت کـه بـه مقوله کيفيت مداخله به جاي کميت مداخله دولتي، همچنـين همکـاري بـين نهـاد دولت و بازار، اشاره دارد و در اين تحقيق مورد تحليل واقع شده است .