Abstract:
تساهل و پذیرش دیگری، لازمۀ حیات و پویایی نظم سیاسی- اجتماعی مدرن است. «ریچارد رورتی» از مهمترین اندیشمندان و فیلسوفان پستمدرن است که توجه خاصی به مفهوم دیگری از منظر فکری- اندیشهای و نیز پرگماتیستی ناظر بر سودمندی اجتماعی داشته است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مبانی فکری و اندیشهای مفهوم دیگری و کاربست یا سودمندیهای عملی آن در در قلمرو سیاست و اجتماع است. در این پژوهش، پرسش اصلی آن است که اساسا چه ارتباط یا نسبتی بین مفهوم دیگری و نظم یا سامان اجتماعی و سیاسی در اندیشۀ رورتی هست؟ یافتۀ کلی این پژوهش آن است که رورتی با نقد روایتهای کلان و نفی حقیقت عام و کلی انتزاعی، قائل به نظامی تکثرگراست که حضور دیگری هم لازمه و هم سودمند برای پویایی نظم سیاسی و اجتماعی مدرن است که در حال حاضر در لیبرال دموکراسیهای کنونی، تاحدی تحقق یافته است، اما دارای کاستیهای جدی نیز هستند. بر همین اساس وی با نقد اندیشههای مدرنیته و کلان روایتهای این گفتمان و رد اصل کوژیتوی دکارتی تحت تاثیر امانوئل لویناس، توجه به ضرورت دیگری و روامداری و مسئولیتپذیری در قبال آن را مهمتر از توجه به مفهوم خود میپندارد. در نظام اندیشۀ ریچارد رورتی، مفهوم دیگری از زمینههای فلسفی خود فراتر رفته، در حوزۀ اخلاق به همبستگی و همدردی و در حوزۀ سیاست به دموکراسی نوپراگماتیسم گسترش مییابد.
Machine summary:
در این پژوهش ، پرسش اصلی آن است که اساسـاً چه ارتباط یا نسبتی بین مفهوم دیگری و نظم یا سامان اجتمـاعی و سیاسـی در اندیشۀ رورتی هسـت ؟ یافتـۀ کلـی ایـن پـژوهش آن اسـت کـه رورتـی بـا نقـد روایت های کلان و نفی حقیقت عام و کلی انتزاعی، قائل بـه نظـامی تکثرگراسـت که حضور دیگری هم لازمه و هم سودمند برای پویایی نظم سیاسـی و اجتمـاعی مدرن است که در حال حاضر در لیبرال دموکراسیهای کنـونی، تاحـدی تحقـق یافته است ، اما دارای کاستیهای جدی نیز هستند.
Richard Rorty پرسش اصلی آن است که اساساً چه ارتباط یا نسبتی بین مفهوم دیگری و نظم یا سامان اجتماعی و سیاسی در اندیشه رورتی هست ؟ در پاسخ به این پرسش میتوان این فرضیه را مطرح کرد که رورتی مطابق آموزه های همبستگی، عدالت و دیگـری، انتخـاب واژگـان فلسفی و نهایی دموکراسی را به چالش طلبیده ، دگرگونی مستمر واژگـانی دموکراسـی را با توجه به موقعیت زمانی و مکانی دموکراسی تجویز میکند که این خود باعـث برآمـدن اندیشۀ نئوپراگماتیستی دموکراسی و عطف توجهی خاص به دیگرهـای طردشـده بـرای بهبود نظم سیاسی اجتماعی میگردد.
تحلیل مفهومی و نوپراگماتیستی رورتی از دیگری نسبت و ارتباط مفهوم همبستگی ١ با «دیگری» یا غیریت ها یکی از الزامات بسیار مهم برای برقراری سامان یا نظم سیاسی و اجتماعی مدرن ، ایجاد انسجام یا همبستگی در جامعه های چندپاره قومی- زبـانی و مـذهبی یـا جامعـه بـا تعـدد شکاف های اجتماعی، فکری، فرهنگی، طبقاتی و سیاسی است .
نسبت و ارتباط مفهوم عدالت و برابری اجتماعی با «دیگری» یکی دیگر از مهم ترین الزامات برای استمرار سـامان سیاسـی و اجتمـاعی مشـروع و دموکراتیک در هر جامعه ای، نهادینـه سـازی و گسـترش عـدالت ، فرصـت هـای برابـر در زمینه های گوناگون اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، عدالت تـوزیعی و مقولـه هـایی از ایـن دست است .