Abstract:
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته و وضعیت پایگاه اجتماعی-اقتصادی دو گروه از سوءمصرف کنندگان مواد مخدر بستری در کلینیک و ساکن در گرمخانه انجام شد. روش: تحقیق حاضر با رویکرد کیفی و با روش زمینهای انجام شد. یک مصاحبه عمیق بر روی 36 نفر از سوءمصرف کنندگان مواد انجام گرفت. نمونهگیری به صورت نظری بود و جمعآوری دادهها تا اشباع نظری ادامه داشت. دادهها از طریق کدگذاری با روش استراوس و کوربین تحلیل شدند. یافتهها: معاشرت ناسالم، مصرف تفننی، محرکهای درونی، طرد دو سویه، نابرابری نهادی، فقر چندگانه، نظام رفاهی معیوب، انزجار از وضع موجود، دوگانگی و تضاد احساسی- رفتاری، هنجارشکنی، فروپاشی روانی و اجتماعی و تشکیل اجتماع ثانویه از مهمترین مقولات تحقیق حاضر بودند. نتیجهگیری: سوءمصرف مواد با "واگرایی و همگرایی رفتاری-احساسی" و "رانش از اجتماع" همراه است. یعنی فرد سوء مصرف کننده مواد در جریان سبک زندگی وابسته به مواد خود دچار نوعی تباعد (جدایی) از اجتماع مواجه میشود. مطالعه عمیق در زمینه جایگاه سوء مصرفکنندگان مواد در ساختار اجتماعی، بررسی مناسبترین شیوههای درمانی، و همچنین در دسترس بودن خدمات درمانی برای آحاد سوء مصرفکنندگان مواد جهت بهبودی و پیگیری فرآیندهای درمانی از جمله مواردی است که بایستی در سیاستگذاریهای پیشگیری و درمان اعتیاد به آن توجه داشت.
Objective: The aim of this study was to investigate life experiences and socio-economic status of two groups of drug abusers hospitalized in the clinic and living in the greenhouse. Method: The present study was conducted with a qualitative approach and with a background method. An in-depth interview was conducted on 36 substance abusers. Sampling was theoretical and data collection continued until theoretical saturation. Data were analyzed by coding via Strauss and Corbin method. Results: Unhealthy socialization, recreational consumption, internal stimuli, reciprocal rejection, institutional inequality, multiple poverty, defective welfare system, disgust with the current situation, duality and emotional-behavioral conflict, norm-breaking, psychological and social collapse and the formation of a secondary community were the most important categories in the present study. Conclusion: Substance abuse is associated with "behavioral-emotional divergence and convergence" and "social exclusion". That is, the abuser experiences a kind of disengagement (separation) from society during his or her substance-dependent lifestyle. In-depth study on the status of substance abusers in the social structure, the study of the most appropriate treatment methods, and also the availability of medical services for all substance abusers to improve and follow the treatment processes are among the items that should be included in addiction prevention and treatment policies.
Machine summary:
اعتیـاد را میتوان یـک رفتـار فیزیکی و اجتماعی در نظرات داشـت که به موجب آن فرد نسـبت به یک ماده ، شـخص و رفتار وابسـته شـده و کنترل خود را از دسـت میدهد و در مقابل پیامدهای منفی شـامل احسـاس ناراحتی فیزیکی و روانی، از دســـت دادن ســـرمایه مادی، عدم تایید اجتماعی، کاهش مشـــارکت اجتمـاعی و از دســـت دادن عزت نفس را ـبه دنبـال دارد (کوپر، چـاترز، کـالتنتـالر و ووـنگ ، 2 ٢٠١٥؛ رایتر٣ و همکـاران ، ٢٠١٣؛ میلر، یـان و تونیگـان ٤، ٢٠٠٣).
1. Rivaux, Sohn, Armour & Bell 4.
پژوهش حاضـر به دنبال پاسـخگویی به سـوالات زیر بود: چـه قشـــرهـایی، چـه نوع موادی را مصـــرف میکننـد؟ یـا اینکـه چـه شـــرایط عّلی و مـداخلـه گری در روی آوردن بـه اعتیـاد در میـان طبقـات و قشـــرهـای مختلف اقتصـــادی و اجتماعی دخیل هســتند؟ جایگاه اجتماعی-اقتصــادی این افراد چگونه اســت ؟ راهبردها و پیامدهای سوءمصرف مواد برای افراد درگیر اعتیاد به چه صورت است ؟ روش جامعه ، نمونه ، روش نمونه گیری روش تحقیق حاضــر کیفی بوده و برای تحلیل داده از مدل مبنایی (زمینه ای) اســتفاده شــد.
بســیاری از افراد ســوءمصــرف کننده دوســت ندارند که از روابط خود با خانواده و جامعه گسـسـته شـوند و لذا تمایل دارند به علل مختلف از قبیل ، فرزندان ، همسـر، شـغل و جایگاه اجتماعی، به نوعی راه برون رفت از وضـــعیت اعتیاد را بیابند و خود را به شـــرایط سـلامت فیزیکی، روانی و اجتماعی برسانند و متناسب با آن در این اندیشه هستند که ارزش زندگی را درک میکنند و میخواهند با رفتار و کنش های صــحیح (مشــارکت در فرآیند درمـان هـای دارویی و شـــنـاختی) ـبه آغوش جـامعـه ـبازگردـند.
این امر به نوبه خود منجر به فقر فرهنگی و اجتماعی میشود و زمینه و بافت جامعه را برای گسترش آسیب های اجتماعی همچون ســوءمصــرف مواد فراهم مینماید.