Abstract:
این مقاله قصد دارد با بررسی دقیق رویکرد اخلاق فلسفی اسلامی و فلسفۀ اخلاق معاصر، رابطۀ آنها را از جنبههای مختلف، به روش تاریخی و توصیفی، تحلیل کند. این مقایسه، جایگاه تفکر فلسفی مسلمانان را در زمینۀ اخلاق، در مقابل دیگر فلاسفه روشن میکند. بررسیها نشان میدهد هر دو مورد شامل اخلاق هنجاری هستند، اما شماری از مباحث فلسفۀ اخلاق معاصر مانند فرا اخلاق و اخلاق کاربردی در اخلاق فلسفی اسلامی وجود ندارند یا ظهور بسیار کمرنگی دارند. اخلاق فلسفی اسلامی رویکردی فاعلمحور دارد و زیرمجموعۀ اخلاق فضیلت قرار میگیرد، اما بیشتر فلاسفۀ معاصر در اخلاق به رویکرد فعلمحور توجه دارند. برخلاف اخلاق فلسفی اسلامی، نظامهای اخلاقی معاصر، سکولار هستند و حتی به پیروان دین خاصی منتسب نیستند. در دهههای اخیر، رویکردهای تازهای دربارۀ اخلاق در میان فلاسفۀ مسلمان پدید آمده است. نتیجۀ این تغییر نگرش، استقلال بیشتر اخلاق فلسفی اسلامی از عقبۀ یونانی و ارتباط بیشتر آن با آموزههای دین اسلام است.
There are ambiguities in the relationship between the approach of Islamic philosophical ethics and contemporary moral philosophy due to semantic similarity. This article tries to remove any ambiguity in this field by carefully analyzing their relationship in a historical and descriptive way. Based on the findings of the study, both cases include normative ethics, but some topics of contemporary philosophy of ethics, such as meta-ethics and applied ethics, are not in Islamic philosophical ethics or have very little emergence. Islamic philosophical ethics has a subject-oriented approach and is a subset of virtue ethics, but most contemporary philosophers have an action-oriented approach to ethics. Unlike Islamic philosophical ethics, modern moral systems are secular and are not even assigned to followers of a particular religion. Finally, it will be noted that in recent decades, new approaches to ethics can be seen among Muslim philosophers. The result of this change in attitude is the greater independence of Islamic philosophical ethics from the Greek Aqaba and a greater connection to Islamic religious teachings.
Machine summary:
بررسیها نشان میدهد هر دو مورد شامل اخلاق هنجاری هستند، اما شماری از مباحث فلسفۀ اخلاق معاصر مانند فرا اخلاق و اخلاق کاربردی در اخلاق فلسفی اسلامی وجود ندارند یا ظهور بسیار کمرنگی دارند.
اخلاق فلسفی اسلامی نیز بهصورت تفکیک نشده، گاهی به مباحث معنیشناختی مشابه فرا اخلاق میپرداخت (طوسی، 1413ق، ص66-67)، گاهی نظریۀ ارزش (فارابی، 1384، ص85-86) و غایت اخلاق (ابن مسکویه، 1426ق، ص126) را بیان میکرد و گاهی سعی داشت قواعد اخلاقی را ارائه دهد (عزتی خلخالی، 1381، ص81).
لذا طبیعی است که حجم این مباحث در فلسفۀ اخلاق معاصر بسیار بیشتر از اخلاق فلسفی اسلامی باشد.
گفتنی است بهطور طبیعی شماری از مباحث معنیشناختی وجود داشت (ابن مسکویه، 1426ق، ص161)، اما بیشتر بخش معنیشناسی در اخلاق فلسفی اسلامی به بررسی معنای فضائل و رذائل میپرداخت (شهرزوری، 1383، ص479) که قسمی از اخلاق هنجاری محسوب میشود، نه فرا اخلاق.
پس، لازم است این سه اصطلاح از یکدیگر تفکیک شوند: اخلاق فضیلت (Virtue ethics)، بهعنوان یک نظریۀ ارزش، سعی می-کند ملاک صدق خوب و بد اخلاقی را بر پایۀ فضائل نفسانی انسان بنا کند (Hursthouse & Pettigrove, 2018).
شکلگیری اصطلاح اخلاق کاربردی اسلامی و پرداختن به مباحث فقه و اخلاق، نشان از گرایش به اخلاقهای عملمحور دارد که از این نظر نیز از اخلاق یونانی فاصله می-گیرد.
فلسفۀ اخلاق معاصر ترکیبی از مباحث فرا اخلاقی (ماهیت، معرفتشناسی و معنیشناسی) و نظریۀ ارزش است و بنا بر نظر عدهای شامل قواعد عام اخلاق هنجاری و اخلاق کاربردی نیز میگردد.
اخلاق فلسفی اسلامی و فلسفۀ اخلاق معاصر، هر دو شامل مباحث هنجاری اعم از نظریۀ ارزش و قواعد اخلاقی میشوند.