Abstract:
مبحث صفات یکی از مباحث مهم خداشناسی بوده و حکیم سبزواری بر اساس اصول و قواعد فلسفی به تبیین مسائل آن بر اساس «عینیت صفات حق با ذات او و با یکدیگر» و «تشکیک در صفات» و «اشتراک معنوی بین صفات» پرداخته و تفکرات و اشکالات برخی فرقههای کلامی و اهل حدیث را مورد نقد قرار داده است. حکیم سبزواری نظریه نیابت ذات از صفاتِ حق و نیز اشکال کلینی مبنی بر زیادت اراده حقتعالی از ذات را پاسخ گفته است. به نظر حکیم سبزواری، اصول بیان شده مبتنی بر قواعد فلسفیِ «بسیط الحقیقة کل الأشیاء و لیس بشیء منها»، قاعده «واجب الوجود بالذّات واجب الوجود من جمیع الجهات» و قاعده امکان اشرف میباشد. حکیم سبزواری اشکال کلینی را بر مبنای تشکیک در صفات کمالیه حقتعالی پاسخ داده است. همچنین در نقد نظریه نیابت ذات از صفات بر مبنای قاعده امکان اشرف، ذات را واجد صفات به نحو أتمّ و أعلی و اشرف میداند. به نظر حکیم سبزواری عدم تفطن به این اصول و قواعد فلسفی موجبات فهم نادرست از رابطه صفات و ذات را فراهم آورده است.
The topic of Attributes is one of the important topics of Theology and Hakim Sabzevari, based on philosophical principles, has explained and elucidated its content according to “Objectivity of Attributes and Essence”, “Gradation of Attributes”, and “Content Participation of the Attributes”, answering various theological groups and the People of Hadith. He also has answered the theory of Essence’s Deputyship of the Attributes, and the criticism of Kulayni on the excess of Divine will from the Essence. According to Hakim Sabzevari, the mentioned principles are based on philosophical principles such as the “بسیط الحقیقة کل الأشیاء و لیس بشیء منها”, and “واجبالوجود بالذات واجبالوجود من جمیع الجهات”, and the principle of Higher Possibility. He answers the critic of Kulayni based on gradation of the Divine Attributes. Also he uses the principle of Higher Possibility in criticizing the theory of Essence’s Deputyship of the Attributes. In doing so, he finds the Essence the inventor of the Attributes in the utmost perfection and highest level. According to Hakim Sabzevari lack of complete understanding of such philosophical principles and rules will lead to miss understanding of relation between the Essence and the Attributes.
Machine summary:
توضیح بیشتر آنکه چون در عرفان ربط ذات حق به ماسوای خویش و معرفت به او جز از طریق اسماء و صفات و مظاهر او ممکن نیست و از سوی دیگر به عقیده حکیم سبزواری اوصافِ او، خود او هستند نه غیر او(چرا که خداوند مافوق تمام قیود و اوصاف است)، لذا ایشان در شرح الأسماء، تحت اسم «یا من له الأسماء الحسنی» به تعریف اسم و صفت و رابطه اسم با مسمّی پرداخته است.
(سبزواری، 1362: 120؛ 1372: 146) پاسخی که حاج ملاهادی سبزواری در شرح الأسماء به اشکال کلینی درخصوص زیادت اراده حق بر ذات او داده است، بر مبنای تشکیک در صفات کمالیه حقتعالی و ممکنات است، چرا که ایشان میگوید: ما اراده و کمالی را که در خود میبینیم برای حق تعالی نیز اثبات میکنیم، اما به نحو أعلی و اشرف.
(سبزواری، 1362: 61) بر اساس مراتبی که حکیم برای ارادهی حقتعالی بیان داشت بالاترین مرتبهی ارادهی خداوند، اراده حقّه حقیقیه است که عین ذات حق، بالذات(بذاته فیذاته لذاته) یا قائم بالذات و واجب است و به نحو أعلی و اشرف آنرا داراست، یعنی نقایص و تعینات و جهات امکانی مراتب مادون اراده که در ممکنات هست( مثل ماهیتدار یا لفظی بودن و محدود بودن و جوهر و عرض بودن و...
به نظر نگارندگان بنا به قاعده امکان اشرف، قائم به غیر بودن صفات حق منتفی است، چون به قول حاج ملا هادی ما اراده و کمالی را که در خود میبینیم برای حق تعالی نیز اثبات میکنیم، اما به نحو أعلی و اشرف(سبزواری، 1372: 141)، یعنی بدون نقایص امکانی و تعینات، بنفسه فی نفسه لنفسه، یعنی حقیقی و قائم بالذات.