Abstract:
یکی از مهمترین براهین در اثبات وجود خدا نزد طبیعیون و خداباوران، «برهان نظم» است که تاکنون تقریرهای مختلفی از آن ارائه شده است. برخی از این براهین بر مبنای حساب احتمالات است که با نقدهای جدّی هم از سوی متکلمان و اندیشمندان مسلمان و هم از سوی طرفداران «نظریه تکامل تصادفی» داروین یا به اصطلاح امروزه نظریه فرگشت، روبهرو بوده است. مقاله حاضر با بهرهمندی از حساب احتمالات و طراحی فرمول ریاضی، ضمن پاسخگویی به انتقادات مطرح شده، به نقد نظریه تکامل تصادفی و نظم اتفاقی هستی در بستر زمان میپردازد. بر این اساس، معلوم میگردد که مجموع اتفاقاتی که در طول زمان تدریجاً منجر به یک نتیجه خاص و سیستم منظم شود، در هر بازۀ زمانی قابل رخ دادن نیست و برای شکلگیری نظم پیچیده موجود در جانوران در اثر فرایندهای تصادفی مانند جهشهای ژنتیکی غیر هدفمند، بودجه زمانی کافی وجود ندارد. بدین ترتیب امکان ایجاد تصادفی نظام فعلی جهان، محال و وجود یک عامل هوشمند برای آن ضروری خواهد بود.
One of the most important arguments in proving God’s existence among the materialistic and the theists is the argument of Order that has been explained with various structures till now. Some of those arguments are based on arithmetic possibilities, which has been faced with serious criticism of the Muslim theologians and scholars and from the fans of Darwin’s Stochastic Evolution theory or simply the Evolution theory. This article by the use of arithmetic possibilities and designing a mathematical formula, in addition to responding to the critics, has criticized the Stochastic Evolution theory and random order in time. Accordingly it becomes clear that the series of events that lead to a particular result or system over time would not happen in any given time span, and for the complicated order embedded within the creatures to be formed according to random events like none-targeted genetic mutation, there is not enough time. Hence the possibility of creation of the current system of the world by accident is impossible and an existence of a wise element for it is a necessity.
Machine summary:
برهان نظم، احتمالات، تصادف، جهش ژنتیکی، فرگشت، نظریه تکامل، بازه زمانی مقدمه برهان مبتنی بر نظم موجود در پدیدههای هستی در اثبات وجود خدا ازجمله استدلالهای عام و فراگیری است که بسیار مورد توجه خداباوران قرار گرفته است، ریشه این برهان به تعالیم فلاسفه یونان بازمیگردد، نخستینبار ارسطو(ارسطو، 1398: 492) و سپس افلاطون(افلاطون، 1363: 1821) به بیان آن پرداختند.
ایشان از علم احتمالات استمداد نموده و سعی بر آن داشتند تا نشان دهند که ایجاد جهانی این چنین منظم با منشأ تصادف از احتمال ناچیزی برخوردار است، از اینرو نتیجه گرفتهاند باید برای نظامات جهان، ناظمی قادر و ذیشعور و مدبر قائل شد(صدر، 1977م: 43-23؛ مطهری، 186:1357-185؛ زمانی قمشهای، 1374؛ سبحانی، 1384: 51) اما این تقریر با اشکالاتی جدی مواجه است که باعث شده تا برخی متفکران کاربرد آن را محدود بدانند(آملی، 1384: 245و246) از اینرو رفع ایرادات این برهان، همچنان مورد سؤال پژوهشگران است.
2006: 61) اما آیا چنانچه بر شواهد تجربی اعتماد شود و پذیرفته شود که نظم فعلی جهان در اثر گذر زمان و به مرور توسعه یافته است، میتوان از آن، به عنوان حدوسط برهانی بر اثبات وجود ناظم، بهره برد؟ چگونه میتوان با بهرهگیری از مبحث احتمالات، نظریه نوینی را عرضه کرد تا اشکالات براهین قبلی را نداشته باشد؟ این مقاله در نظر دارد با فرض مذکور، طرح جدیدی از احتمالات مطرح نماید تا ضمن یقینی نمودن آن و رفع اشکالات نظریه موجود، نظریه فرگشت را مورد نقادی قرار دهد.