Abstract:
هدف مقاله پیش رو این است که تناوب مکانی در زبان فارسی بر اساس رویکرد علّی کرافت (2012)، روش محاسبة موضوعیتِ گیون (2001) و پیکره زبانی همشهری 2 (آل احمد و همکاران 2009) تحلیل گردد. کرافت تجلی موضوعها را بر اساس ساختار رویدادی فعل تبیین میکند و این ساختار نیز بر اساس زنجیره علّی که خود انعکاسدهندة روابط نیرومحرکه است، بازنمایانده میشود. دادههای مورد بررسی شامل 1112 مورد از ساختهای تناوب مکانی توأم با بافت زبانی است. نتایج پژوهش حاضر را این گونه میتوان برشمرد: عامل مؤثر در تناوب مکانی، یعنی انتخاب بین ساخت انتقال مفعولی و ساخت مکان مفعولی، همان تعیین عنصر تأثیرپذیر است و نه خوانش کلی/جزئی؛ عنصر تأثیرپذیر بر پایه مفهوم موضوعیت مشخص میشود و در ضمن، موضوعیت مقولهای یکدست نیست؛ مفهوم موضوعیت در پیوند با تعبیر عینی در برابر تعبیر ذهنی است که خود ملاک انتخاب دو ساخت شرکتکننده در تناوب مکانی است.
Machine summary:
نتايج پژوهش حاضر را اين گونه مي توان برشمرد: عامل مؤثر در تناوب مکاني ، يعني انتخاب بين ساخت انتقال مفعولي و ساخت مکان مفعولي ، همان تعيين عنصر تأثيرپذير است و نه خوانش کلي /جزئي ؛ عنصر تأثيرپذير بر پايه مفهوم موضوعيت مشخص مي شود و در ضمن ، موضوعيت مقوله اي يک دست نيست ؛ مفهوم موضوعيت در پيوند با تعبير عيني در برابر تعبير ذهني است که خود ملاک انتخاب دو ساخت شرکت کننده در تناوب مکاني است ؛ مواردي حاد از تناوب مکاني وجود دارد که در آنها عنصر انتقالي يا عنصر مکان به دليل فقدان موضوعيت وجود ندارد؛ از ميان دو ساخت انتقال مفعولي و ساخت مکان مفعولي ، اولي ساخت بي نشان است ؛ داده ها بيان گر آن است که احتمالا با يک ساخت واره و دو ساخت گونه روبرو هستيم .
تناوب مکاني نيز به عنوان نوع خاصي از تجلي موضوع ها، نظر بسياري از زبان شناسان داخلي و خارجي را به خود جلب کرده است و از جنبه هاي مختلفي مورد بررسي قرار گرفته است که از آن ميان ميتوان به رويکرد کلي/جزئي ٣، رويکرد واژگاني ٤، رويکرد ساخت مدار٥ و رويکرد واژگاني - ساختي ٦ اشاره کرد.
2 ٣-٢- نماي فعل همان گونه که قبلا نيز اشاره شد، مهم ترين عامل در تجلي نحوي موضوع ها، تعاملات و روابط علي ميان عناصر موجود در يک رويداد ميباشد، اما در بسياري از موارد براي بيان يک مفهوم ، از ساخت هاي متفاوتي استفاده ميشود.