Abstract:
منفعتگرایی، بستر سیاستورزی در عرصه جهانی است و دولتها، سیاستها، راهبردها و اقدامات خود را بر اساس منافع تنظیم میکنند. دولت اسلامی بهعنوان یک کنشگر سیاسی عقلانی در تعامل با سایر بازیگران، از یک سو، اهداف راهبردی خود را در چهارچوب منفعتگرایی پیگیری میکند و از سوی دیگر، منفعتگرایی را در بستر حقیقت تعریف و دنبال میکند. این پژوهش در پاسخ به این پرسش که «منفعتگرایی در سیاست خارجی دولت اسلامی در چه بستری تکوین مییابد؟» این انگاره را مطرح میکند که منفعتگرایی دولت اسلامی، در بستر حقیقت و با رویکردی واقعبینانه شکل میگیرد و از اینرو دارای ویژگیهای منحصربهفردی چون اولویتبندی ارزشمحور، تعادلبخشی و تلازم است که به آن ماهیتی متعالی میبخشد. تبیین منطقی منفعتگرایی دولت اسلامی میتواند خط فاصل مشخصی را پیرامون سیاستورزی دینی و غیردینی در عرصه سیاست خارجی ترسیم کند و از این طریق، دورنمای کلان الگوی منافع دولت اسلامی را بهخوبی تبیین کند.
Machine summary:
اين پژوهش در پاسخ به اين پرسش که «منفعت گرايي در سياست خارجي دولت اسـلامي در چـه بسـتري تکوين مييابد؟» اين انگاره را مطرح ميکند که منفعت گرايي دولت اسلامي، در بستر حقيقت و با رويکـردي واقـع بينانـه شکل ميگيرد و از اين رو داراي ويژگيهاي منحصربه فردي چون اولويت بندي ارزش محور، تعادل بخشـي و تـلازم اسـت که به آن ماهيتي متعالي ميبخشد.
تمرکز بر محدوديت هاي محيطي دستۀ اول از پيروان اصالت منافع ملي، با تأکيد بر ساختار و سازوکارهاي ويژٔە نظـام بـين الملـل و همچنـين محـدود بودن توانمنديهاي دولت اسلامي، که رويهم رفته محدوديت هاي محيطي مختلفي را پـيش روي دولـت اسـلامي قرار ميدهند، ضمن اذعان به برخي رسالت ها و تکاليف فراملي نظام اسلامي، پيگيري اين امور را بر وجـود امکانـات و فقدان چالش بيروني قابل توجه مترتب ميداننـد و از همـين رو بـه تعطيلـي ايـن رسـالت هـا تـا زمـان مقتضـي و دنبال کردن آنها به روش هاي غيرمستقيم و از طريق ساخت يک کشور الگو حکم ميکنند.
بنابراين ، دولت اسلامي با آنکه در ظاهر همانند ديگر دولـت هـا منفعـت گراسـت ، منفعـت گرايـي را در بسـتر حقيقت و با توجه به آرمان ها و ارزش هاي نفس الامري دنبال ميکند؛ هرچند در پيگيـري حقـايق ، بـه واقعيـت هـاي موجود نيز توجه ميکند؛ اما نه تنها در کنار واقعيت ها به وجود حقايقي نيز معتقد است ، بلکه واقعيـت هـا را بـر حقـايق حاکم نميکند و حقيقت را مبناي عمل قرار ميدهد.