Abstract:
در دوران غیبت امام زمان همواره عدهای از شیادان و نااهلان با سوءاستفاده از ایمان و اعتقادات شیعیان، با هدف کسب موقعیت اجتماعی و یا ثروت اندوزی، به دروغ، ادعای مهدویت و منجیگری نموده و تعدادی چند از شیعیان پاکدل و بیخبر از حقیقت را فریفته و به دور خود جمع مینمودند. این پدیدۀ نابههنجار امروزه نیز هر از چند گاهی در جوامع شیعی اتفاق میافتد و اذهان افرادی را به خود مشغول مینماید. سخن این است از نظر فقهی و حقوقی، مجازات اینگونه افراد که با ادعای امامت، از احساسات پاک برخی شیعیان، سوءاستفاده نموده و آنان را از مسیر حق، به انحراف میکشانند، چیست؟ آیا میتوان حکم به ارتداد اینگونه افراد نمود؟ و در نتیجه آنها را محکوم به مجازات مرتد نمود؟ بر اساس این پژوهش که به صورت توصیفی تحلیلی انجام گرفته، تنها انکار ضروری دین موجب ارتداد شخص میشود اما انکار ضروری مذهب _ به رغم نظر برخی فقهاء _ موجب ارتداد شخص نمیشود، بلکه صرفا موجب خروج شخص از مذهب میشود. با این وجود طبق برخی روایات، انکار امامت امام حق یا ادعای دروغ امامت، چنانچه از روی جحد باشد در صورت عدم توبه _ نه از باب ارتداد _ مستوجب مجازات قتل است. همچنین اگر چنین فردی با اعمال و رفتار خود، باعث وقوع جرایم و ناهنجاریهای دیگر در جامعه شود به جهت افساد فی الارض و یا عناوینی شبیه آن، قابل مجازات میباشد.
During the absence of Imam Zaman (Peace be upon him), Some swindlers have always falsely claimed the Mahdism by abusing the faith and beliefs of the Shiites with the aim of Acquiring social status or Acquiring wealth, And they seduce and gather around them a number of Shiites unaware of the truth and Honest. And Nowadays This abnormal phenomenon occurs once in a while happens in Shiite communities and it occupies people's minds. The point is that, from a jurisprudential and legal point of view, What is the punishment for such people who, by claiming the Imamate, abuses of the faith and beliefs of the Shiites and they divert them from the right path? Is it possible to order the apostasy of such people? And as a result, convicted them to apostasy? According to this descriptive-analytical study, only Denying an essential religion leads to apostasy. but the Denying an essential sect- despite the opinion of some jurists - does not lead to apostasy, but it simply causes a person to turn away from sect. However, according to some traditions, the denial of the Imamate of The righteous Imam or the false claim of Imamate, if it is based on Denial with knowledge, is - not out of apostasy punishable by death if one does not repent -If he or she does not repent. Also , if such a person causes other crimes and anomalies in the society by his actions and behavior, It can be punished for corruption on earth or similar titles.
Machine summary:
(شمیم، 1387: 139) بدیهی است گروه اول، چون خودشان هیچ ادعایی نسبت به مهدویت ندارند و بلکه منکر چنین ادعایی نیز هستند ارتباطی به موضوع نوشتار پیش رو ندارند، اما گروه دوم و نیز سوم، از آنجا که به جهت برخی اغراض دنیوی به طور مستقیم یا به تحریک دیگران، مدعی امامت، مهدویت و منجیگری هستند، و این عمل از یک سو متضمن انکار امامت امام حق، و از سوی دیگر ادعای امامت به نا حق است، از نظر فقهی و نیز حقوقی به تبیین ماهیت عمل آنان و نیز مجازاتی که برای آن عمل مقرر شده، خواهیم پرداخت.
(موسوی اردبیلی، 1427: ج4، 74) برخی روایات نیز دلالت بر همین حقیقت دارد مثل روایت محمدبن مسلم که میگوید به امام باقر( عرض کردم حکم کسی که یکی از شما ائمه( را انکار کند، چگونه است؟ حضرت فرمود: هرکس با علم، امامی از ائمه( را انکار کند و از او و دینش، تبری بجوید، کافر و مرتد از دین اسلام است زیرا همانا امام از جانب خدا منصوب شده و دینش نیز همان دین خداست و در این حالت هرکس از دین خدا تبری بجوید، خونش مباح است، مگر اینکه از اعتقاد باطلش برگردد و از آنچه گفته، به سوی خدا توبه کند.