Abstract:
حیا آثار باقیمانده از گذشته تار یخی شهر موجب باز یابی هویت فراموش شده آن میشود. آثار و بناهای تار یخی به عنوان شریانهایی از بستر شهر میباشند. بنای تار یخی در طول زمان در عین اینکه دچار صدماتی میشود و چیزهایی را از دست میدهد، ارزشهای دیگری را به دست میآورد. اثر تار یخی عالوه بر ارزش های هنری و عملکردی که در زمان خلق آن مدنظر بوده، با گذشت زمان و تغییرات به وجود آمده، ارزشهای دیگری را نیز به همراه می آورد؛ بنابراین پرداختن به آنها به منظور احیا از بعد تار یخی، فرهنگی و گردشگری موجب شکوفایی اقتصادی و اجتماعی میشود چرا که این فرآیند جلوگیری از تخریب بافت، حفظ سرمایه ملی و درنتیجه ارتقاء ارزشهای اقتصادی میشود. فرآیند احیای بناهای تار یخی مستلزم اقداماتی است که این تحقیق به این موضوع میپردازد. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و از نوع تحقیقات کیفی است که پس از بررسی اقدامات صورت گرفته در سالهای اخیر، راه کارهایی را ارائه مینماید.
Machine summary:
اثر تاریخی علاوه بر ارزشهای هنری و عملکردی که در زمان خلق آن مدنظر بوده، با گذشت زمان و تغییرات به وجود آمده، ارزشهای دیگری را نیز به همراه میآورد؛ بنابراین پرداختن به آنها بهمنظور احیا از بعد تاریخی، فرهنگی و گردشگری موجب شکوفایی اقتصادی و اجتماعی میشود چرا که این فرآیند جلوگیری از تخریب بافت، حفظ سرمایه ملی و درنتیجه ارتقاء ارزشهای اقتصادی میشود.
رایپکما (2008) در مقالهای تحت عنوان «حفاظت میراثی و اقتصاد بومی با هدف بیان ارزشهای اقتصادی میراث فرهنگی» تأکید میکند: حفاظت میراث امری تک ارزشی نیست بلکه دارای ارزشهای چندگانه میباشد که عبارتند از: فرهنگی، زیباشناختی، آموزشی، اجتماعی، تاریخی، اما آخرین موردی که به این زنجیره ارزشها اضافه شده، ارزش اقتصادی حفاظت میراثی است.
نتیجه بررسی تیمهای تحقیقاتی در سال 1977 به این مسئله منجر شد که ”محرومیت شهری“ نتیجه بیکاری، کاهش درآمد، مسکن فرسوده و محیط فرسوده است؛ بنابراین، به جای تکیه بر راهحلهای فیزیکی از قبیل تخریب، مرمت، پاکسازی، تعریض معابر بهمنظور توسعه بافت تاریخی و کنترل فرسودگی، جلوگیری از گسترده شدن فرسودگی یک مسئله اجتماعی است.
علاوه بر الگوی فوق در بخش مرکزی و بافت تاریخی شهرها، صرفنظر از بناهای با ارزش تاریخی، مستغلات شهری دارای دو نوع ارزش اساسی (Paul, 1988: 68) به شرح زیر هستند: 1- ارزش سرمایهای ساختمان و محل قرارگیری در وضع موجود کاربری اراضی.
در سال 1999 میراث انگلستان اعلام کرد: "صندوق حفاظت میراث ملی و صندوق HLF توسعه میراث تاریخی در صورتی جایز است که ضوابط صریح را رعایت نماید و منجر به حقیر جلوه دادن ثروت تاریخی و محیط پیرامون آن نشود و باید ثابت شود که آنچه انجام میشود برای تضمین حفظ ثروتهای تاریخی است" (Culling Worth and Nadin, 2002: 242).