Abstract:
رنگ در محیط زندگی انسان از اهمیت بسزایی برخوردار است و یکی از موثرترین عوامل بر کیفیت زندگیمان است. رنگها خواه به طور جدا گانه و خواه در ترکیب با یکدیگر، تاثیرات متفاوتی بر روح و روان آدمی باقی میگذارد. درواقع تاثیرات رنگها و احساساتی که در اثر مشاهده آنها در انسان ظاهر میشود، آنچنان است که امروزه رنگ در وا کاوی اشخاص به ویژه کودکان در حکم یکی از عوامل اساسی تلقی میشود. رنگ و تصویر بیش از هر عامل دیگری ذهن کودک را به خود جلب میکند. با رنگ تکنیک یادگیری به مراتب افزایش مییابد رنگ از عوامل محیطی مهمی است که در بروز خالقیت، رشد و تکوین شخصیت کودک نقش بسیار بسزایی دارد مطالعه آنچه که تاثیر رنگها را بر رشد و یادگیری کودکان افزایش میدهد بسیار مهم است. در این پژوهش تلاش میشود که علیرغم خصوصیات گونا گون رنگ به شناخت رنگها و بهره گیری مناسب از قواعد آن برای طراحی محیط آموزشی اطراف کودک به گونه ای که رنگ در فضای آن به ارتقاء خلاقیت و سطح آموزش کمک کند در این پژوهش به روش توصیفی، گردآوری کتابخانهای و استفاده از مقالات و کتابها به این نتیجه رسیدهایم که کودک برای رشد قبل از هر چیزی به ارضاء عاطفی و احساس پیوندها با محیط فیزیکی و آموزشی خود نیازمند است؛ بنابراین یک مشخصه محیط مناسب، وجود محرکها و انگیزه های الزم و منطبق با توانایی شناختی و ادرا کی کودکان است. با رعایت اصول و عوامل محیطی رنگی در طراحی مهدهای کودک میتوان کاری کرد که بین کودک با دنیای رنگارنگ پیرامون او نوعی تعامل ایجاد شود و در سایه این دوستی و شیفتگی امر یادگیری و بروز خلاقیت به سهولت و با لذت انجام گیرد.
Machine summary:
در دهههای اخیر به دلیل اهمیت رنگ برای کودکان و تأثیر آن بر تربیت، رشد و تکوین شخصیت آنها ترجیح رنگ و نوع به کارگیری آن در روانشناسی محیط مورد توجه بسیار قرار گرفته و کاربردهای زیادی پیدا کرده است ازآنجاییکه بیشتر کودکان در زندگی امروز به دلیل مشغلههای کاری پدران و مادران خود بیشترین زمان روز را در سنین مهم (3 تا 6 سال) در مهدهای کودک سپری میکنند، میبایست با اعمال تغییراتی جزئی در مبلمان، تزیینات و خصوصاً رنگ، بهطور غیرمستقیم با یک واسطه (محیط) بر رفتار کودکان تأثیرات مثبتی را ایجاد نمود.
2-پیشینه تحقیق جدول 1: پیشینه تحقیق (مأخذ: نگارنده) {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} 3- اهمیت و ویژگی نیاز کودک در طراحی محیط آموزشی در زمینه روانشناسی فضاهای آموزشی مطالعات گستردهای در زمینههای متفاوت و بعضاً با گرایشهای خاص پژوهشگران به چشم میخورد که بیشتر به دنبال مشخص کردن بخشی از تأثیر یک عامل خاص در این گونه فضاهاست؛ بنابراین میتوان گفت مدرسه علاوه بر ایجاد فضاهای فرهنگی باید با ایجاد جذابیتهای متفاوت برای دانش آموزان، مانع از خستگی و سرکوبی نیازهای کودکانه آنان باشد، آنها را در جهت علاقه به یادگیری سوق دهد، استعدادهای آنان را شکوفا سازد، همچنین محیطی را سازماندهی کند که در آن کودکان نحوه شرکت در اجتماع برای زندگی آینده خود را بیاموزند و از این مجرا، اثرات فرهنگی اجتماعی بیشتری بر جامعه خود بگذارد (کامل نیا، 1385).