Abstract:
هدف: پس از آغاز روند گذار به دموکراسی از سال 2010 در منطقه غرب آسیا، طولی نکشید که موج دموکراسی خواهی به سوریه و بحرین نیز رسید. با از بین رفتن زمینه برقراری صلح و نقض گسترده حقوق بشر، انتظارات از شورای امنیت سازمان ملل در جهت برقراری صلح و امنیت، افزایش یافت. در چنین شرایطی ایالاتمتحده بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین اعضای دائم این شورا، در قبال تحولات سوریه و بحرین موضعگیری سؤالبرانگیزی داشته که بررسی آن دستمایه نگارش این مقاله شده است. بنابراین، هدف نگارش این مقاله پاسخ به این سؤال بوده که چه ملاحظات و انگیزهای موجب بروز چنین جهتگیری و رفتار متناقضی از سوی دولت امریکا شده است؟
روش: در جهت دستیابی به این هدف و ارائه پاسخ به پرسش مورد نظر از روش پژوهشی تحلیلی - مقایسهای، با تکیه بر دادههای اسنادی و کتابخانهای بهره گرفته شده است.
یافتهها: یافتههای پژوهش بیانگر آن است که با پیگیری و حمایتهای ایالاتمتحده، تاکنون 21 قطعنامه توصیهای در جهت کاهش خشونتها در سوریه به تصویب شورای امنیت رسیده است. همچنین امریکا دیپلماسی فعالی را برای تصویب قطعنامههای الزامآور فصل هفتم منشور شامل تعیین ضربالاجل، تحریم و فراهم آوردن زمینه دخالت نظامی را به کار گرفته و پیشنویس 8 قطعنامه را در این جهت آماده کرده، اما در خصوص بحرین حتی یک قطعنامه غیرالزامآور نیز در شورا پیشنهاد نداده است.
نتیجهگیری: درحالیکه امریکا تلاش زیادی را در شورای امنیت برای فشار بر حکومت سوریه به کار گرفته، اما هیچگونه سازوکاری برای محدود کردن آل خلیفه از طریق شورای امنیت در نظر نگرفته است؛ نتیجه این که اولویت منافع راهبردی امریکا نسبت به ملاحظات دموکراتیک و حقوق بشری در قالب پیگیری راهبرد موازنه سازی در غرب آسیا، موجب این عملکرد متناقض در شورای امنیت شده است.
Objective: After the transition to democracy began in 2010 in the West Asian region, it did not take long for the wave of democratization to reach Syria and Bahrain. Expectations from the UN Security Council for peace and security increased as the ground for peace was restored and human rights abuses were widespread. In such circumstances, the United States, as one of the most influential permanent members of the Council, has taken a questionable stance on the developments in Syria and Bahrain, which has been the subject of this article. Therefore, the purpose of this article is to answer the question, what considerations and motives have led to such a contradictory orientation and behavior by the US government? Method: In order to achieve this goal and provide an answer to the question, analytical-comparative research method has been used, relying on documentary and library data. Results: The findings of the study indicate that with the follow-up and support of the United States, so far 21 recommendations for the reduction of violence in Syria have been approved by the Security Council. The United States has also engaged in active diplomacy to pass binding resolutions on Chapter VII of the Charter, including a deadline, sanctions and military intervention, and has drafted eight resolutions, but in the case of Bahrain, it has even proposed a non-binding resolution in the Council. Has not given. Conclusion: While the United States has made great efforts in the Security Council to put pressure on the Syrian government, it has not considered any mechanism to limit Al Khalifa through the Security Council; As a result, the priority of US strategic interests over democratic and human rights considerations in pursuing a balancing strategy in West Asia has led to this contradictory performance in the Security Council.
Machine summary:
همچنین امریکا دیپلماسی فعالی را برای تصویب قطعنامههای الزامآور فصل هفتم منشور شامل تعیین ضربالاجل، تحریم و فراهم آوردن زمینه دخالت نظامی را به کار گرفته و پیشنویس 8 قطعنامه را در این جهت آماده کرده، اما در خصوص بحرین حتی یک قطعنامه غیرالزامآور نیز در شورا پیشنهاد نداده است.
نتیجهگیری: درحالیکه امریکا تلاش زیادی را در شورای امنیت برای فشار بر حکومت سوریه به کار گرفته، اما هیچگونه سازوکاری برای محدود کردن آل خلیفه از طریق شورای امنیت در نظر نگرفته است؛ نتیجه این که اولویت منافع راهبردی امریکا نسبت به ملاحظات دموکراتیک و حقوق بشری در قالب پیگیری راهبرد موازنه سازی در غرب آسیا، موجب این عملکرد متناقض در شورای امنیت شده است.
قطعنامههای مصوب سال 2012 در مورد سوریه با حمایت امریکا {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} در سال 2013 تنها یک قطعنامه (2113)، در 18 دسامبر 2013 تصویب شد، که به موجب آن، شورای امنیت ضمن تأکید به تشدید یکسویه فعالیت گروههای مسلح در منطقه حائل در مرز سوریه و اسرائیل، از دولت و مخالفان درخواست شد تا همراستا با توافقات قبلی و عمل به قطعنامه 338 1 مصوب 1973 از ایجاد تنش بین سوریه و اسرائیل پرهیز کنند و دامنه فعالیتهای نظامی را به این منطقه نکشانند (S/RES/2131, 18 December2013).
بررسی محتوایی این قطعنامهها که بلااستثنا توسط چین و روسیه وتو شدند، نشان از پیگیری امریکا در جهت تحریم و فراهم آوردن زمینه حمله نظامی به سوریه و اعمال فشار و منزویسازی سیاسی این کشور، از مجرای شورای امنیت دارد (security council report, 2017).