Abstract:
امنیت منطقهای بسیاری از کشورهای حوزه آسیای جنوب غربی در شرایط چالش و بحرانهای سیکلی قرار گرفته است. علت اصلی ظهور چنین بحرانهایی در جابه جایی قدرت و فقدان شکل بندیهای ساختاری در نظام بین الملل و محیط منطقهای قرار دارد. بحرانهای نوظهور عموما ماهیت ساختاری داشته و بیانگر آن است که بازیگران از سازوکارهای مربوط به نقش فراساختاری بهره میگیرند. ایران در زمره کشورهایی است که همواره نقش محوری در سازماندهی و موازنه امنیت منطقهای داشته است. سیاست و امنیت بینالملل در سالهای بعد از جنگ سرد با نشانههایی از بحران و تصاعد تهدیدات برای کشورهای مختلف همراه شده است. در این دوران، شکلبندیهای ساختاری با تغییراتی همراه گردیده است. ساختار دوقطبی کارکرد خود را از دست داد و زمینه برای شکلگیری وضعیتهای سیال در سیاست بینالملل به وجود آمد. در سالهای 2020- 1991 سیاستگذاری امنیتی ایران با نشانههایی از چالش ناشی از نقش قدرتهای بزرگ، بازیگران منطقهای و گروههای هویتی روبه رو شده است. پرسش اصلی مقاله آن است که «سیاستگذاری امنیت منطقهای ایران در غرب آسیا دارای چه ویژگیهای رفتاری و ساختاری بوده است؟» فرضیه مقاله مبتنی بر این گزاره است که «سیاستگذاری راهبردی ایران در غرب آسیا به ویژه سوریه و عراق مبتنی بر نقش یابی حمایتی در مقابله با نیروی آشوب ساز بوده است.» در تبیین مقاله از «رهیافت سیاست آشوب زده» روزنا و «معمای کنش جمعی» الینر آسترم و هربرت سایمون استفاده شده است. روششناسی پژوهش بر اساس سازوکارهای تحلیل دادهها و تحلیل محتوا انجام شده است.
The regional security of many countries in Southwest Asia is facing challenges and cyclical crises. Power shifts and the absence of structural formations in international order and the regional environment can be considered as the principal reasons behind the emergence of such crises. The emerging crises are generally of a structural nature and are indicative of the fact the players involved benefit from such mechanisms that are related to extra-structural roles. Iran is among the countries that has continuously played a pivotal role in organizing and balancing the regional security International politics and security in the post-Cold War years have been accompanied with signs of crises and exponential rise in threats for various countries. During this period, structural formations have undergone changes. The bipolar structure lost its function, therefore paving the way for the formation of fluid situations in international politics. During the past three decades since 1991, Iran’s security policy has faced signs of challenge arising from the roles of great powers, regional players and identity groups. The main question raised by this article is “What behavioral and structural characteristics has Iran’s regional security policy had in West Asia?” The hypothesis is based on this statement that “Iran’s strategic policy in West Asia, particularly Syria and Iraq, has been based on seeking a supportive role in confronting the turbulence-creating power”. The “turbulent politics strategy”, theorized by James Rosenau, and the “collective action puzzle” theorized by Elinor Ostrom and Herbet Simon, were used for the purpose of preparing this article. The methodology is based on data analysis and content analysis techniques.
Machine summary:
سیاست و امنیت بین الملل در سال های بعـد از جنگ سرد با نشانه هایی از بحران و تصاعد تهدیدات برای کشورهای مختلف همراه شده اسـت .
در سال های ٢٠٢٠-١٩٩١ سیاست گذاری امنیتی ایران با نشانه هایی از چالش ناشی از نقـش قدرت های بزرگ ، بازیگران منطقه ای و گروه های هویتی روبه رو شده است .
در فضای سیاست آشوب زده عمومـا کشورها بر اساس انتخاب عقلایی و نظریه بازی غیرهمکاری جویانه رفتار میکنند ٣٤ امنیت منطقه ای غرب آسیا در سال های بعد از جنگ سـرد مبتنـی بـر نشـانه هـایی از / کنش غیرهمکاری جویانه کشـورها و بـازیگران هـویتی بـوده اسـت .
بـه همین دلیل است که کشورهایی همانند ایران نیازمند بهره گیری از سازوکارهای مربوط به معمای کنش جمعی در سیاست گذاری امنیت ملی و منطقه ای خود خواهند بـود.
ناحیه کنش عملیاتی ایران در حوزه غرب آسیا و مناطقی سازماندهی شـد کـه بـا نشانه هایی از آشوب امنیتی، مداخله بـازیگران جنـگ نیـابتی و نقـش یـابی بحـران سـاز قدرت های بزرگ همانند ایالات متحده شکل گرفتـه بـود.
محیط آشوب زده و سیاست گذاری امنیت منطقه ای ایران شکل بندیهای قـدرت و امنیـت منطقـه ای عمومـا ماهیـت سـاختاری دارد.
٤٦ جیمز روزنا مفهوم سیاست در جهان آشوب زده را به این دلیل مورد استفاده قـرار داد / که در سال های بعد از جنگ سرد زمینه بـرای ظهـور نشـانه هایی از هویـت ، چالش هـای امنیتی و بحران های ساختاری را در نظام جهـانی جسـتجو میکنـد.