Abstract:
بر اساس تحقیقات نظری و تجربی عامل دین یا جهتگیری دینی از عوامل تعیینکننده رفتار انتخاباتی است. در ایران دین بهعنوان نهادی بانفوذ و مؤثر در عرصه زندگی اجتماعی همواره مطرح بوده است؛ بهخصوص پس از پیروزی انقلاب، دین با کنترل نهاد سیاست توانسته گستره وسیعتری از زندگی را تحت تأثیر قرار دهد. با عنایت به اهمیت نهاد دین و نظام سیاسی دینی در ایران، عدم تبیین امور از جانب دین، اعوجاجات نظری مربوط به دین در جامعه (سکولاریسم) و اغتشاشات تجربی درباره تأثیر دینداری بر رأیدهی در متون غالب خارجی و کمبود مطالعات موثق درباره دینداری و مشارکت انتخاباتی؛ این مطالعه درصدد بررسی رابطه دینداری و مشارکت انتخاباتی (انتخابات ریاستجمهوری) در استانهای ایران طی سالهای 1380 تا 1396 است. مقاله با استفاده از روش تطبیقی درونکشوری، دادههای اسناد ثانویه (دستدوم) و پیمایشهای قبلی درصدد بررسی رابطه بین دینداری و مشارکت انتخاباتی است. نتایج نشان میدهد رابطه بین دینداری و مشارکت انتخاباتی در بین استانها برحسب مرزی بودن و قومی بودن متفاوت است. شرکت در نمازجمعه و جماعت بهعنوان ابعاد جمعی دینداری تأثیر بیشتری نسبت به ابعاد فردی دارد و تأثیر بعد شخصی دینداری بر مشارکت انتخاباتی معکوس است. از بین نظریههای یادشده، نظریه جنگهای فرهنگی و ایدئولوژی مسلط توان بیشتری برای توضیح اینگونه روابط دارند.
Abstract According to theoretical and empirical research, religion is one of the determinants of electoral behavior. In Iran, religion has always been considered as an influential institution in the field of social life. In regard to the importance of this institution and the religious political system in Iran, dominant foreign texts' lack of clarification of affairs by religion, their theoretical distortions related to religion in society (secularism) and empirical disorders about the influence of religiosity in the election and lack of specific studies about religiosity and voter turnout, this study seeks to clarify the relationship, especially in the Iranian presidential elections during 2001-2017. A cross- sectional and within-the-country comparative method, secondary document data and previous surveys have been employed to discuss the issue. The findings show that the relationship between religiosity and voter turnout is different in terms of the province ethnicity and its nearness to the borders. The extent of participation in Friday and Congregational Prayer as a collective dimension of religiosity has a greater impact in proportion to individual dimensions. Also, the personal dimension of religiosity has a reverse effect on voter turnout. This study shows that the theories of cultural wars and dominant ideology have much more potential to explain such relationships.
Machine summary:
دين داري و مشارکت انتخاباتي در ايران (مطالعه موردي انتخابات رياست جمهوري سال هاي ١٣٨٠ تا ١٣٩٦) ابولقاسم حيدرآبادي١ تاريخ دريافت : ١٣٩٨/٠٢/٢٣ ابراهيم صالح آبادي** تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/٠٤/٢٧ چکيده بر اساس تحقيقات نظري و تجربي عامل دين يا جهت گيري ديني از عوامل تعيين کننده رفتار انتخاباتي است .
با عنايت به اهميت نهاد دين و نظام سياسي ديني در ايران ، عدم تبيين امور از جانب دين ، اعوجاجات نظري مربوط به دين در جامعه (سکولاريسم ) و اغتشاشات تجربي درباره تأثير دين داري بر رأيدهي در متون غالب خارجي و کمبود مطالعات موثق درباره دين داري و مشارکت انتخاباتي؛ اين مطالعه درصدد بررسي رابطه دين داري و مشارکت انتخاباتي (انتخابات رياست جمهوري ) در استان هاي ايران طي سال هاي ١٣٨٠ تا ١٣٩٦ است .
در جامعه ايران رفتار انتخاباتي شايد بيش از هر چيز، تحت تأثير جهت گيريهاي ديني افراد باشد و يا به عبارت ديگر، رابطه معناداري بين اين دو وجود دارد (امام جمعه زاده و همکارانش ، ١٣٨٩، ١٣٩٢؛ زارع و همکار، ١٣٩٥؛ ابوالحسني، ١٣٨٤؛ طالبان و همکار، ١٣٨٩؛ ١٣٩١؛ ربيعي، ١٣٨٠؛ درزي، ١٣٨٢؛ رضي، ١٣٧٤؛ ١٣٨٠؛ سيد امامي، ١٣٨٦؛ سيد امامي و همکار، ١٣٨٨؛ سيدامامي و همکاران ، ١٣٩٤؛ عبدالله ، ١٣٩١؛ معمار، ١٣٩٣؛ کشاورز و همکاران ، ١٣٩٤؛ آخوندي، ١٣٩١؛ صالح آبادي، ١٣٩٢؛ صالح آبادي و همکار، ١٣٩٠).
روابط به دست آمده از واقعيات نشان ميدهد که رابطه بين مؤلفه هاي دين داري و ميزان مشارکت انتخاباتي برحسب قومي بودن ، مرزي بودن ، دوره ها و استان ها متفاوت است .