Abstract:
اهمیت تقابل رژیم پهلوی با جریانهای دینی و مذهبی مخالف به ویژه حوزههای علمیه و روحانیت در دوران محمدرضا شاه مسئله اصلی تحقیق محسوب می شود. با تتبع رفتار و منش حکومت پهلوی در برابر روحانیت، این پژوهش به این نکته دست یافت که رژیم پهلوی با بهرهمندی از تمامی راهبردها و ابزارهای ایجابی و سلبی، سیاست فشار همه جانبه علیه نهاد روحانیت را اعمال نمود؛ تلاش برای تطمیع روحانیت، حمایت از انجمن حجتیه، بهره برداری از اختلافات پیرامون کتاب «شهید جاوید»(رویارویی ایجابی)؛ و اقداماتی مانند عملیات تهمت و افترا، شایعهسازی، اهانت و توهین، تهدید و ارعاب(تقابل سلبی نرم) و همچنین هجوم به مراکز حوزوی، تبعید، زندانی و شکنجه کردن روحانیون انقلابی(تقابل سلبی سخت)، یافته های این پژوهش در رویکرد حکومت پهلوی مقابل نهاد روحانیت هستند که با روش توصیفی- تحلیلی، و بهرهگیری از منابع معتبر تاریخ معاصر حاصل آمدند.
The importance of confronting the Pahlavi regime with opposing religious currents, especially seminaries and clergy during the reign of Mohammad Reza Shah is the main issue of research. Following the behavior and character of the Pahlavi government towards the clergy, this study concluded that the Pahlavi regime, taking advantage of all positive and negative strategies and tools, applied a policy of all-out pressure against the clergy; Efforts to entice the clergy, support the Hojjatieh Association, exploit the differences over the book "Shahid Javid" (positive confrontation); And actions such as slander, gossip, insult and insult, threats and intimidation (soft denial confrontation) as well as attack on seminary centers, deportation, imprisonment and torture of revolutionary clerics (severe denial confrontation), the findings of this study on the governmentchr('39')s approach Pahlavi are opposite to the institution of the clergy, which were obtained by descriptive-analytical method, and using reliable sources of contemporary history.
Machine summary:
دوران پهلوي اول که با به قدرت رسيدن رضاشاه در آشفته فضاي اختلاف و هرجومرج و بر پايه شکست جنبش مشروطيت و اتمام سلسلسه قاجاريه شکل گرفت، بر پايه تفکر و منش نخبگان کشور جهت رسيدن کشور به ثبات و آرامش و از سوي ديگر ظاهرسازيها و سالوس بازيهاي رضاشاه با شعارهايي همچون حفظ ابهت اسلام و حفظ احترام روحانيت، توانست زمينه عدم مخالفت علما را فراهم کند؛ (اتابکي، 1393: 35) اگرچه آيتالله سيد حسن مدرس از روحانيون آگاهي بود که خطر ديکتاتوري رضاشاه را ميدانست و از مخالفان بزرگ او محسوب ميشد؛ (معتضد، 1378: 54) سرانجام با تثبيت قدرت، رضاشاه سياستهاي ضد ديني خود را آشکار کرده و با در پيش گرفتن سياست مدرنيزه کردن جامعه و اتخاذ رويکرد تقليدي آتاتورکي، جامعه مذهبي را بر ضد خود شوراند و با اتخاذ سياستهاي يکدستی لباس، کشف حجاب و ممنوعيت برگزاري عزاداري و...
(پايگاه اينترنتي مركز اسناد انقلاب اسلامي، 7/10/94) خلاصه اينکه نظام پهلوي در راستاي تطميع روحانيت برنامههاي مختلفي انجام داد، تا بتواند استقلال حوزه و روحانيت را تحتتأثير قرار دهد که براي تحقق اهدافش در کنار تأسيس مؤسسات آموزشي ـ ديني چون دارالترويج و دانشگاه اسلامي و بعدها ايجاد سپاه دين، اقداماتي همچون آزمونگيري از طلاب توسط دولت را به اجرا بگذارد که با اعمال سياستهاي تشويقي و تنبيهي به دنبال آن بود که طلاب را به حضور گستردهتر در اين آزمون وادارد و از اين راه به تربيت روحانيون دلخواه خود بپردازد (آخوند درباري) که با شکست مواجه شد.