Abstract:
اعتقاد بهوجود منجی و موعود آخرالزمان در میان ادیان الهی جایگاه ویژهای دارد.
اعتقاد به مهدی موعود در فرقه وهابیت که سابقه انکار برخی از مفاهیم اصیل دینی را
دارد و از سوی دیگرء رویکرد حدیثگرایانه, اهمیت موضوع را دو چندان میسازد.
نوشتار حاضر بهروش تحقیق کتابخانهای و با رویکرد تحلیلی _ انتقادی, به بررسی
نگرش اعتقادی وهابیت به مسئله ممهدویت میپردازد.
در این پژوهش سعی میشود تا ایراداتی که بر عقاید وهابیون مانند. تب و تولد
حضرت, فلسفه غیبت و طول عمر حضرت وارد است. طبق اسناد و کتب اهلسنت و
احادیث متواتر، مورد نقد و بررسی قرار گیرد و رد ادعای وهابیون ثاابت شود. هدف ما
بیان نظر وهاییت است هرچند ممکن است در برخی موارد با مذاهب دیگر مشترک
باشد.
Machine summary:
اشکال بعدی این حدیث جعلی بودن آن است و در تأیید آن میتوان به ادعای حسنیان در مورد محمد بن عبدالله بن حسن که وی را مهدی موعود معرفی کردند اشاره کرد؛ البته بعید نیست که آنان برای تثبیت ادعای خود به جعل حدیث اقدام کرده باشند؛ زیرا وقتی به راحتی ادعای دروغین مهدی بودن حسن را مطرح کردند، روشن است که جعل حدیث نیز برای آنان کاری ساده است؛ پس تنها دلیل آنها بر اینکه موعود از نسل امام حسن7 است، طبق موازین خود آنها قابل قبول و اعتنا نیست.
همچنین، بهترین دلیل در پذیرش تولد حضرت مهدی7، قبول و اعتراف علمای اهلسنت است؛ هرچند برخی از آنان تولد محمد بن الحسن العسکری7 را بدون تطبیق او بر مهدی موعود بیان کردهاند و معتقدند که مهدی7 هنوز متولد نشده است و در آخرالزمان متولد میشود؛ اما هیچ دلیل عقلی و نقلی بر این اعتقادشان ارائه نکردهاند؛ ولی بسیاری دیگر از آنان، وی را بر مهدی موعود تطبیق دادهاند که از جمله این افراد میتوان به محمد بن طلحه شافعی، علی بن محمد صباغ المالکی، کنجی شافعی، احمد بن علی شعرانی، محیالدین ابنعربی، علامه شبلنجی و سلیمان القندوزی اشاره کرد.
مسئله چهارم: طول عمر حضرت از نظر وهابیت ادعای وهابیت این است که محال است که مهدی7 عمر طولانی داشته باشد و آن را مخالف با حدیثی که از پیامبر6 بیان شده میدانند.