Abstract:
محله هرندی به دلیل آسیبهای اجتماعی فراوان، عرصهای برای ورود سازمانهای مردمنهاد متعدد است که فرصتها و البته تهدیدهایی را موجب شدهاند. پژوهش حاضر حاصل 18 ماه مطالعه میدانی با هدف نوعشناسی سمنها در هرندی بر اساس ماهیت، کارکردها و شناسایی عقلانیت حاکم بر آنها است. بدین منظور به مشاهده، مصاحبه و تشکیل گروههای بحث متمرکز با ساکنان و 14 سمن فعالِ محله پرداختیم. نتایج تحقیق نشان میدهند که، از نظر نوعشناسی، سمنهای محله هرندی در دسته سمنهای «دیگر منفعتبخش» قرار میگیرند. کارکرد عمده آنها که شامل کارکرد یادگیری است، به سبب آنکه نتوانستهاند مجموع دانش و اطلاعات خود را انباشته و به نسل یا گروههای دیگر منتقل سازند، دچار ضعفهای جدی است. توانمندسازی نیز معمولاً بصورت کامل اتفاق نیفتاده و افراد به بازار کار متصل نمیشوند. سازمانهای مردمنهاد حاضر در هرندی بهعنوان نمونهای از این نوع سازمانها در کشور هنوز نتوانستهاند بهعنوان نماینده بخش سوم، نسبت و رابطه خود را با اجتماع محلی مشخص سازند. بنابراین بازبینی در نوع شناسی سمنها بویژه بر اساس کارکرد و عقلانیت سازمانی حاکم بر آنها تا حد زیادی میتواند موجب کاهش این نقیصه شود.
Due to the many social harms, Harandi neighborhood is an arena for many non-governmental organizations to enter, which have created opportunities and, of course, threats.The present study is the result of 18 months of field study aimed at typology of NGOs in Harandi based on the nature, functions, and identifying the rationality of them. For this purpose, we observed, interviewed and formed focus discussion groups with the public and 14 active NGOs. The results show that, from a typological point of view, Harandi falls into the category of "other profitable" ones. Their main functions include the learning function has serious weaknesses because it has not been able to accumulate its knowledge transfer to other generations or groups. Empowerment does not usually happen completely, and people do not connect to the job market. In addition, NGOs present in Harandi, as an example of such organizations in the country, have not yet been able to define their relationship with the community. A review of the typology, functions, and organizational rationality can greatly alleviate this shortcoming.
Machine summary:
همانگونه که پروین (١٣٩٢)، ارشد و درویشی فرد (١٣٩٣)، پروین و درویشی فرد (١٣٩٤)، پروین و همکاران (١٣٩٥) فرهادیخواه و همکاران (١٣٩٧) و پژوهش هایی ازاین دست و نیز مطالعات و مشاهدات میدانی نشان می دهند، محله هرندی تهران (دروازه غار سابق ) به دلایلی همچون نداشتن هویت محله ای، بیسازمانی اجتماعی، ویژگیهای کالبدی مانند وجود فضاهای بیدفاع شهری، خرده فرهنگ گسترده فقر، یکی از محلات کلانشهر تهران با آسیب های اجتماعی فراوان است .
با توجه به خلأهای تحقیقات پیشین ، پژوهش حاضر به دنبال آن است تا از طریق مطالعه اکتشافی، انجام مرور سیستماتیک بر اسناد، طرح ها و برنامه های مختص سمن ها، همچنین مراجعه به سازمانهای مردمنهاد مستقر در محله هرندی و مصاحبه با مسئولین آنها، به بررسی نوعشناسی (تیپولوژی) این سازمانها بپردازد.
همچنین کارکرد مهم دیگر سمن ها ایجاد همکاری و مشارکت و سرمایه اجتماعی برون گروهی برای کاهش تضادهای قومی و فرهنگی است ؛ انجمن هایی که همچون پل در میان شکافهای اجتماعی، قومیتی، جنسیتی، نسلی، طبقاتی و زبانی خصوصا مهم هستند زیرا آنها مردم را از فرهنگ های مختلفی گرد هم میآورند که ممکن بود در غیر این صورت یکدیگر را نابود سازند .
(٢٠١٥ ,Casey &Krueger ) بدین ترتیب به منظور تکمیل مطالعات و مشاهدات قبلی در مورد نوع شناسی سمن ها و عقلانیت حاکم بر آنها لازم بود با انجام مصاحبه انفرادی با مسئولین سمن ها، از روش تشکیل گروه های بحث متمرکز نیز استفاده شود.
“Exploring Relationship among Organizational Learning Practices, Innovativeness and non-financial performance: A descriptive study on NGOs Sector”, International Journal of Academic Research in Business and Social Sciences, October 4(10), 193- 209.