Abstract:
سامدرنیسم یکی از مکتبهای ادبی متأخر و بهنوعی آخرین تحول سبکی است که در ادبیات امروز اتفاق افتاده است. این مکتب مقارن برخی تحولات سیاسی و اجتماعی در دهۀ هفتاد خورشیدی و بیشتر از طریق ترجمۀ متون نظری به فضای ادبی ایران راه جست و مورد توجه عدهای از شاعران و اهل نظر قرار گرفت، اما این جریان بهقدر تازگی خود در میان برخی منتقدان و مخاطبان غریب و نامأنوس نشان میدهد بهخصوص اینکه نمیتوان با معیارهای معهود ادبی به آثاری ازایندست راه یافت. در این مقاله تلاش شده است که دری برای ورود به این بحث گشوده شود و برای درک آنچه در شعر امروز به نام پسامدرنیسم اتفاق افتاده، به دلایل این پیچیدگیها و غریبنمایی در چهار شاخص زبانی، معنایی، زیباشناختی و فرم پرداخته شود و سپس برای روشنتر شدن بحث و تفهیم بیشتر نمونههایی از شاعران وابسته به این جریان (بنابرآنچه در مجلات و کتابهای تبارشناسی آمده) درج شود. این پژوهش نشان داده است که برای فهم نمونههای اصیل جریان پسامدرن بعضاً نیاز به تعریف جدیدی در حیطۀ عناصر شعری خواهد بود چراکه برخی از عناوین مطرحشده سابقهای در شعر فارسی ندارند.
Postmodernism is one of the latest literary schoolsand it is to some extent the latest stylistic evolutionwhich has happened in today’s literature. This school coincides with some political and social changes in the Seventieth solar decades in Iran, and mostly entered into the literary works, through the translation of theoretical texts and it attracted the attention of a number of poets and commentators. Although this movement is completely new and fresh,it is strange and intangible among some critics and audiences, especially because those kinds of literary works could not be definedby standard works of their kind. This article attempts to discussand understand what has happened in modern poetry, called Postmodernism. So to clarify the complexities and strangeness of the movement in Iran, Linguistic, Semantic, Aesthetic, and Form,in some literary works were taken into deep consideration.And then for further explanation, examples of poets attributed to this movement (mentionedby magazines and genealogy books and critics) were mentioned. This research has shown that, to understand the original examples of post-modern movement, there is a need for a new definition in the field of poetic elements, because some of the topics mentioned do not have a precedent in Persian poetry.
Machine summary:
این مکتب مقارن برخی تحولت سیاسی و اجتماعی در دهٔە هفتاد خورشیدی و بیشتر از طریق ترجمٔە متون نظری به فضای ادبی ایران راه جست و مورد توجه عدهای از شاعران و اهل نظر قرار گرفت، اما این جریان بهقدر تازگی خود در میان برخی منتقدان و مخاطبان غریب و نامأنوس نشان میدهد به خصوص اینکه نمیتوان با معیارهای معهود ادبی به آثاری ازایندست راه یافت.
این پژوهش نشان داده است که برای فهم نمونههای اصیل جریان پسامدرن بعضا نیاز به تعریف جدیدی در حیطٔە عناصر شعری خواهد بود چراکه برخی از عناوین مطرحشده سابقهای در شعر فارسی ندارند.
١-٥- ادبیتستیزی : اگر در شعر پیشامدرن و حتی مدرن، کلمات بر اساس بارک ادبی خود به سنجه درمیآیند و زبان شعر به مناسبتها و فرهنگ ادبی پیش از خود سرسپرده است، در شعر پسامدرن این ادبیتک تناور جای خود را بهنوعی تاریخزداییک آگاهانه میدهد چراکه شاعر پسامدرن میخواهد با کلنروایتها به چالش برآید و معتقد است که »ساخت بیانی مستبد یعنی ساختی که با دیگران فقط از بال حرف میزند، بسیار پرطنطنه و دهانپرکن و درشت و غلظ و شداد سخن میگوید« )مختاری، ١٣٧٨ :١٣٦(.
این شعر می خواهد بر قواعد مسجل معنایی متن بشورد و آنها را در تعلیق و استفهامی هستیشناسی قرار بدهد چراکه »درست است که این سلسلههای گفتاری و ناپیوسته هرکدام در درون برخی حدود، قاعدهمندی خود را دارند اما شکی نیست که دیگر نمیتوان مابین عناصر سازندٔە آن پیوندها علیت مکانیکی یا ضرورت آرمانی برقرار کرد.