Abstract:
بسیاری از خدایان اساطیری، از جهان اسطورهها بیرون آمده و در حماسهها به صورت پهلوانانی نامی و یا شاهانی بزرگ نشان داده شدهاند. یکی از آن پهلوانان حماسی، سمک، در داستان منثور حماسی ـ پهلوانی سمکِ عیّار است. این پهلوان با داشتن برخی ویژگیهای اساطیری، همچون ایزدان اسطورهای، ایندرا و مهر، پنداشته میشود. از جمله ویژگیهای اساطیری سمک، میتوان به این موارد اشاره کرد: آزاد ساختن مادینگان شهریاران از چنگال ربایندگان اهریمنی، داشتن پیوندی ناگسستنی با خورشیدشاه، نابودکنندة دیوان و پریان و همراهیِ مداوم با مادینهای که تجلیگر خدای بانوان است. بر اساس این فرضیه، نگارندگان این جستار با رویکردی تحلیلی ـ تطبیقی و با توجّه به متون مقدس هندو ـ ایرانی، ریگودا و اوستا، و اندیشههای اسطورهپژوهانی همچون مهرداد بهار کوشیدهاند خویشکاریهای این دو ایزد را با کارکردهای این پهلوان حماسی مقایسه و تطبیق دهند و این فرضیه را به اثبات برسانند. حاصل پژوهش حاضر نشان میدهد که سَمَک، پهلوان برجستة حماسة منثور سمک عیّار، برآیند و ادغامی از دو فرهنگ اسطورهای هندو ـ ایرانی است که در ریختی نو پیکرگردانی شده است.
A large number of gods have arisen from the world of mythology and have been appeared as famous heroes or great kings in epics. One of these heroes is Samak in the prose epic-heroic story of Samak-e Ayyar. This hero, like the mythological gods Indra and Mitra, is considered to have some mythical characteristics. Some of the mythological features of Samak are as follows: rescuing princesses from the clutches of evil kidnappers; an inseparable relationship with Khorshid Shah; destroying demons and fairies; constantly accompanying a woman who is the manifestation of a goddess. By an analytical-comparative approach and considering the Indo-Iranian sacred texts, Rigveda and Avesta, and the ideas of mythological scholars such as Mehrdad Bahar, the authors of the present article have tried to compare the functions of two gods, Indra and Mitra, with the functions of Samak. The results show that Samak, the prominent hero of the prose epic-heroic story of Samak-e Ayyar, is an amalgamation of two mythological cultures of India and Iran and have metamorphosed into a new form.
Machine summary:
» (مختاري ١٣٦٩: ١٤) وجود بن مايه هايي اساطيري و مهري در شخصيّت سمک بيشتر از همه ، در اين داستان نظر نگارندگان را به خود جلب کرد؛ آزاد کردن شاهدختان و زنان شهرياران از بند اسارت ، نابود کردن ربايندگان اهريمني، پيوسته نوشي سُکر مستيآور، پهلوانيها، سوگندها و پيمان هاي برادري بسيار او با پهلوانان و نيز همراه بودن بيپايانش با زن پهلواني به نام روزافزون از آن جمله است .
در اينجا با در نظر گرفتن اين وجه که دختران و زنان پادشاهان داراي فرّ پادشاهي و دارندة «تن هاي زيبا و بارور براي افزايش دودمان » (بيضايي ١٣٩١: ٩٦) هستند، ميتوانيم نبرد سمک پهلوان را بر سر آزاد ساختن آن ها را مطابق با خويشکاري ايندرا، «در نبرد خود با اژدهايي به نام ورتره ، گاواني را که به اسارت اژدها در آمده اند، رها ميکند و دژ ورتره را ويران ميسازد،» (بهار ١٣٩٧: ٤٩) برابر دانسته و مانند ايندرا که بر سر آزادسازي آب ها و گاو که در ريگ ودا، نمادي از باران است ، تحليل و تطبيق نمود؛ زيرا همان گونه که در آنجا «گاوها نماد ابرهاي باران زا به شمار ميآيند،» (بهار ١٣٩٧: ٤٩) در اين داستان که از پنچرة اسطوره به آن مينگريم ، زنان نيز چون آب ها تلقي ميشوند.