Abstract:
مدیریت دانش و شبکهسازی دانش در سطح ملی یکی از مسئولیتها و چالشهای اصلی همهی سازمانها بهخصوص سازمانهای دانش پایه در کشور است. شبکههای دانش با قابلیتهایی که دارند میتوانند با سرعت و دقت بسیار بالا تمام افراد و بخشهای مربوط را از طریق شبکهای کردن پایگاههای دانشی، هر کدام از آنها را به یکدیگر متصل کنند تا در تمام مسائل خود بتوانند از دانشها و تجربیات یکدیگر استفاده نمایند. از زمانی که شبکهها، سازمانهایی با قابلیت دسترسی به دانش، منابع و فناوری را فراهم ساختند، بهعنوان منبع کلیدی رسیدن به دستاورردهای رقابتی شناخته شدهاند. هدف این پژوهش طراحی شبکه ملی دانش در بین نیروهای مسلح با استفاده از روش تئوری دادهبنیاد و دیمتل فازی است. براساس مطالعه انجام شده، طراحی شبکه ملی دانش در بین نیروهای مسلح، دارای سه بعد پیشنیازها، توانمندسازها و دستاوردهاست که بعد پیشنیازها شامل: چشمانداز، اخلاق و فرهنگ سازمانی است . بعد توانمندسازها شامل: ساختار، زیرساخت، حمایت مدیر عالی سازمان و نیروی انسانی بوده و بعد دستاوردها شامل: فرآیندها، ارتباطات علمیو پایگاه دانش است. نتایج به دست آمده از دیمتل فازی نشان میدهد که «فرهنگ» مولفهای با بیشترین نفوذگذاری و «فرآیندها» مولفه ای با بیشترین نفوذ پذیری و با اهمیتترین مولفه در مدل است. همچنین مولفههای «فرهنگ سازمانی»، «اخلاق (خداباوری و خدامحوری)»، «چشمانداز»، «حمایت و تعهد مدیریت عالی»، «سرمایههای انسانی»، «زیرساختها» و «ساختار» در گروه مولفههای علت و مولفههای «ارتباطات علمی»، «فرآیندها (مدیریت دانش، عرضه و تقاضای دانش)»، «پایگاه دانش»، در دسته مولفههای معلول قرار گرفتند و در نهایت با استفاده از ماتریس روابط کامل دیفازی شده، نمودار شبکهای ارتباطات بین مولفهها نیز رسم شد.
Knowledge networks with their capabilities can quickly and accurately connect all relevant individuals and departments by networking knowledge bases so that they can use each other's knowledge and experience in all their issues. According to existing definitions, knowledge networks rather than knowledge creation emphasize the sharing of knowledge within the organization and the integration of external resources. The purpose of this study is to design a national knowledge network among the Armed Forces using fuzzy dimensional data base Grounded Theory. According to the study, the design of the National Knowledge Network of the Armed Forces has three dimensions of prerequisites, enablers, and achievements that include prerequisites: vision, ethics, and organizational culture. The enablers dimension includes: structure, infrastructure, support of the senior manager of the organization and human resources and the achievements include processes, scientific communication and knowledge base. The results from the fuzzy DEMATEL show that the "culture" is the most influential component and the "processes" are the most impressilbe component and the most important component in the model, as well as the components of "organizational culture", "ethics" ( Theism, "vision", "supreme management support and commitment", "human capital", "infrastructure" and "structure" in the components of cause and "scientific communication", "processes (knowledge management, supply and Demand for Knowledge), "Knowledge Base", were grouped in the Disabled Components group, and finally, using the full-fuzzy Relationship Matrix, a grid diagram of inter-component communication was also drawn.
Machine summary:
تبيين الگوي شبکه ملي دانش با استفاده از روش نظريه سازي داده بنياد و ديمتل فازي پيمان اخوان ،١و سيدعزت اله فاطمي نسب 2 تاريخ دريافت : ١٣٩٨/٠٦/١٣ تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/٠٦/٢٤ چکيده مديريت دانش و شبکه سازي دانش در سطح ملي يکي از مسئوليت هـا و چـالش هـاي اصـلي همـه ي سـازمان هـا به خصوص سازمان هاي دانش پايه در کشور است .
هدف اين پژوهش طراحي شبکه ملي دانش در بين نيروهاي مسلح بـا اسـتفاده از روش تئوري داده بنياد و ديمتل فازي است .
از طرفـي بـه باور بسياري از انديشمندان ، نوآوري، کليد اصلي رشد و بقاء سـازمان اسـت کـه در عصـر کنوني به نوآوري باز تغيير پارادايم داده است و از قالب تحقيـق و توسـعه بـه ارتباطـات و توسعه تغيير جهت داده است که اين ارتباطات از طريق ايجاد شبکه هاي دانش امکـان پـذير ميشود.
پژوهش ديگري توسط تولايي در سال ١٣٩٢ با عنوان طراحي الگوي توسعه شبکه هـاي دانش در صنعت نفت جمهوري اسلاميايـران انجـام شـده اسـت کـه نتـايج بررسـيهـاي پژوهشگر نشان ميدهد که الگو در درجه اول شامل ابعاد سه شاخگي زمينه اي، محتوايي و ساختاري است .
پژوهشي که در سال ٢٠١٨ توسط ويلاسالرو١در خصوص شـرکت هـاي چنـد تجـارتي، جريان دانش و شبکه نوآوري باز در آنها انجام شد، بيان ميکند که افزايش رقابت در محيط تجاري موجب شده است که شرکت ها، الگوهاي نوآوريشان را به سيسـتم هـا يـا نـوآوري باز، تغيير دهند که اين مهم به شبکه اي بستگي دارد کـه بتوانـد منـابع دانـش و نـوآوري را مديريت کند.