Abstract:
مقوله فلسفه تعلیم و تربیت قدمتی به درازای اندیشه فلسفی دارد، زیرا انسان تنها موجودی است که نیازمند تربیت است تا به کمال انسانیت خویش که همانا یافتن حقیقت است برسد. چرا که تعلیم و تربیت به معنای معرفت است. معرفت به معنای حقیقت است. حقیقت در همه جا یکی است که همان خداست پس تعلیم و تربیت در همه جا یکی است (آموزگار، 1379). تعلیم و تربیت یعنی رسیدن به حقیقت که همان شناخت ذات الوهیت از طریق شناخت خود است. فلسفه تعلیم و تربیت دارای دو مقوله فلسفه و تعلیم و تربیت میباشد که با پیوند این دو فلسفه تعلیم تربیت مطرح میشود. در این میان اندیشه ورزان شرق و غرب دست بکار شدند و آرای فلسفی تربیتی با دو رویکرد ایسمهای تربیتی غرب و فلسفه تربیتی اسلام مطرح کردند. این مقاله به روش توصیفی ایجاد شده است و ابتدا مفاهیم اولیه فلسفه تعلیم و تربیت توضیح داده شدهاند. سپس در مورد حقیقت و راههای کسب آن توضیحاتی داده شده و مکتبهای فلسفی غرب شرح داده شده و نماد سازی شدهاند. به دنبال آن به توضیحاتی در باره فلسفه تربیت اسلام یا رئالیسم اسلامی پرداخته شده است. محتوای اصلی مقاله بررسی سیر تحول فلسفه تربیتی غربی و مقایسه آن با فلسفه تربیتی اسلام میباشد. در نهایت دستاورد این پژوهش ارائه جدولی شامل هفت تفاوت (نه اختلاف) بین فلسفه غربی و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی میباشد.
The category of philosophy of education is as old as philosophical thought, because man is the only being who
needs education to reach the perfection of his humanity, which is to find the truth, because education means
knowledge. Knowledge means truth. Truth is one everywhere, which is God, so education is the same
everywhere (1379, Amoozegar). Education means reaching the truth, which is the knowledge of the essence of
divinity through self-knowledge. Philosophy of education has two categories of philosophy and education, which
are discussed in connection with these two philosophies of education. In the meantime, the thinkers of the East
and the West worked together and proposed philosophical educational views with two approaches of Western
Educational Isms and Islamic educational philosophy. This article is created in a descriptive way and first the
basic concepts of the philosophy of education are explained. Then the truth and the ways to obtain it are
explained and the philosophical schools of the West are described and symbolized. It is followed by explanations
about the philosophy of Islamic education or Islamic realism. The main content of the article is to study the
evolution of Western educational philosophy and compare it with the educational philosophy of Islam. Finally,
the result of this research is the presentation of a table containing seven differences (not differences) between
Western philosophy and the philosophy of Islamic education.
Machine summary:
نگاهی به مکتب های فلسفی تعلیم و تربیت در غرب و شرق معصومه هرمزی نژاد کارشناس ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه علوم و تحقیقات اهواز، ایران چکیده مقوله فلسفه تعلیم و تربیت قدمتی به درازای اندیشه فلسفی دارد، زیرا انسان تنها موجودی است که نیازمند تربیت است تا به کمال انسانیت خویش که همانا یافتن حقیقت است برسد.
واژههاي كليدي: آموزش، پرورش، بارآوردن، تربیت، مکتب های فلسفی غرب، فلسفه تحلیلی، رئالیسم اسلامی، تشخیص حقیقت 1- مقدمه تعلیم و تربیت در تمام جهان اهمیت ویژه ای دارد، فلسفة تعلیم و تربیت تاریخی به قدمت تاریخ تأملات فیلسوفان در باب تعلیم و تربیت دارد.
الف) وظیفه توصیفی-تحلیلی: فیلسوف در مشخص ساختن میزان هایی که در واقع انتخاب ها را در مرکز تربیتی راهنمایی می کند که ممکن است شامل ارتباط دادن این میزان ها با مکتب های فلسفی و بررسی آن ها با توجه به سازگاری یا توافق، معنا، گرایش و روش نیز باشد موثر است.
(به تصوير صفحه مراجعه شود) پوزیتیونیسم یا اثبات گرایی: از جمله مکتب های فلسفی معاصر است که شناخت یا معرفت را به حقایق عینی و روابط آن ها محدود می کند و به علوم طبیعی بیش تر توجه و اعتقاد دارد و شناخت متافیزیک را غیر ممکن می داند.
(سلطان القرایی، ۱۳۸۴، ۱۱۴) 4- فلسفه تحلیلی تعلیم و تربیت: تحلیل فلسفی یا فلسفه تحلیلی، یکی از جنبش های معاصر فلسفه آموزش و پرورش است که وظیفه خود را بررسی و طبقه بندی زبان گفتارهای معمولی و علمی تلقی می کند.