Abstract:
هویّت افراد جامعه در پرتو علل و عوامل مختلفی شکل میگیرد. مکان یا محیط یکی از مهمترین عوامل مؤثر در هویّتبخشی به افراد است. ورود و توسعهی تفکر مدرن در شهر ایرانی، موجب تغییر و دگرگونی کالبد و شکل شهر در یک قرن گذشته شده است. این روند به ویژه در یک دهه گذشته و بعد از انقلاب اسلامی، با رشد تکنولوژی سرعت داده شده است. با این وجود سازماندهی جامع و کاملی برای تغییر ذهنیت افراد و سازگاری هویتی آنها با کالبد جدید صورت نگرفته است. به نظر میرسد حضور و استفاده شهروندان از این محیطهای تغییر شکل داده شده، به تدریج موجب به وجود آمدن نوعی دلبستگی مکانی در آنها شده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر رویکردِ کمی و کیفی انجام شده است. برای رسیدن به هدف پژوهش، پس از تعریف و تبیین مفاهیم دلبستگی مکانی، هویت مکانی و ظرفیت انطباقی، مدل مفهومی تحقیق تبیین و تعریف شد و بر مبنای آن پرسشنامهای ساختار یافته، طراحی شد. شهروندان و ساکنان منطقه یک شهر تهران با توجه به شرایط ساختمانهای مدرن این منطقه، به عنوان نمونه مورد مطالعه تحقیق انتخاب شدند. بنابراین، پس از توزیع پرسشنامه تحقیق و بررسی این دادهها به روش مدلسازی معادلات ساختاری، یافتههای تحقیق گزارش شد. نتایج استخراج شده از یافتهها نشان دادند که دلبستگی مکانی به تنهایی و به صورت مستقیم قادر به ساخت هویت در شهر مدرن نخواهد بود و لازم است پیش از آن نوعی انطباق و سازگاری ذهنی در ادراکات شهروندان نسبت به شرایط محیطی جدید صورت پذیرد.
اهداف پژوهش
1.دستیابی به شاخصهای دلبستگی مکانی شهروندانِ منطقه یک شهر تهران از نماهای مدرن.
2.شناخت و مطالعه چگونگی اثرگذاری دلبستگی مکانی نماهای شهری مدرن بر شکلگیری هویت مکانی در شهروندان منطقه 1 شهر تهران.
سؤالات پژوهش
1.چه شاخصهایی معرّف و نشاندهنده دلبستگی مکانی در شهروندان منطقه یک شهر تهران میباشند؟
2.نماهای شهری مدرن، با در نظر گرفتن ظرفیت انطباقی افراد، چگونه و طی چه سازوکاری بر هویت مکانی آنها در منطقه یک شهر تهران اثرگذار میباشند؟
The arrival and development of modern thought in the Iranian city has caused a change in the body and shape of the city in the past century. This trend has accelerated, especially in the last decade and after the Islamic Revolution, with the growth of technology. However, there is no comprehensive organization to change the mentality of individuals and their identity adaptation to the new body. However, it seems that the presence and use of citizens in these transformed environments has led to a kind of spatial attachment in them. In this regard, this study has been defined with the aim of how this spatial attachment affects the formation of a new identity from the body of the modern city by considering the concept of adaptive capacity of each person to new conditions. To achieve the purpose of the research, after defining the concepts of spatial attachment, spatial identity and adaptive capacity, the conceptual model of the research was explained and based on it, a structured questionnaire was designed. Citizens and residents of area one of Tehran, according to the conditions of modern buildings in this area, were selected as the study sample. Therefore, distributing the research questionnaire and reviewing these data by structural equation modeling, the research findings were reported. The results showed that spatial attachment alone and directly will not be able to build an identity in the modern city and it is necessary to make some kind of mental adaptation in citizens' perceptions of new environmental conditions.
Machine summary:
بررسی نقش دلبستگی مکان در شکل گیری هویت مکانی نوین بر پایه پیمایش ظرفیت انطباقی شهروندان از نماهای مسکونی شهری مدرن در منطقه یک شهر تهران مقدمه بررسی دورههای تاریخی معماری ساختمانهای مسکونی پس از انقلاب اسلامی در ایران نشان میدهد که در طی سه دهه گذشته تغییر چشمگیری در نمای معماری از حالت سنتی و با هویت مکانی گذشته نسبت به نماهای مدرن و کلاسیک به وجود آمده است .
با توجه به نکات گفته شده، این تحقیق در پی بررسی اثرات میزان دلبستگی به مکان در نماهای ساختمانی مسکونی مدرن بر پایه ظرفیت انطباقی افراد و شکلگیری هویت مکانی جدید در آنها میباشد.
برای رسیدن به این هدف، با استفاده از روش پیمایش پرسشنامهای بر پایه مدل مفهومی استخراج شده از مبانی نظری تحقیق، شهروندان در منطقه یک شهر تهران مورد مطالعه قرار خواهند گرفت.
شرایط محیطی که یک سیستم میتواند به کار خود ادامه دهد و قابل اسکان باشد، همچنین قابلیت بازیابی داشته باشد را آستانه یا محدوده غلبهپذیری نامیده میشود de Loe and Kreutzwiser, 2000; Smit and Pilifosova ,2003) ( ظرفیت انطباقی و محدوده غلبهپذیری هر سیستم در طول زمان ثابت نمیباشد و تغییر شرایط اجتماعی-اقتصادی محیط میتواند به افزایش یا کاهش آن منجر شود (deVries, 1985).
در همین راستا، این پژوهش در پی بررسی چگونگی تغییر و بازسازی این هویت مکانی با در نظر گرفتن دو عامل دلبستگی مکانی و ظرفیت انطباقی در آنها بوده است.
). Climate Change, Adaptive Capacity and Development.