Abstract:
افزایش ریسک در شرکتها منجر به افزایش بازدهی میشود و ریسک اطلاعات شرکتها عملکرد مالی را تحت تاثیر قرار میدهد و وجود نظارت بیرونی میتواند بر عملکرد شرکت اثر بگذارد. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر ریسک اطلاعات بر عملکرد مالی شرکت با تاکید بر نقش نظارت بیرونی میپردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روششناسی همبستگی از نوع علی (پس رویدادی) هست. نمونه پژوهش حاضر شامل 125 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران برای سالهای 1392 تا 1397 است و برای آزمون فرضیههای پژوهش از نرمافزار Stata استفاده شده است. نتایج حاصل از فرضیههای پژوهش نشان میدهد که ریسک اطلاعات بر بازده داراییها تاثیر مستقیم دارد. ریسک اطلاعات بر بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر مستقیم دارد. مالکیت نهادی بر بازده داراییها تاثیر مستقیم دارد. مالکیت نهادی بر بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر مستقیم دارد. استقلال هیئت مدیره بر بازده داراییها تاثیر ندارد. استقلال هیئت مدیره بر بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر ندارد. مالکیت نهادی بر ارتباط بین ریسک اطلاعات و بازده داراییها تاثیر مستقیم دارد. مالکیت نهادی بر ارتباط بین ریسک اطلاعات و بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر مستقیم دارد. استقلال هیئت مدیره بر ارتباط بین ریسک اطلاعات و بازده داراییها تاثیر ندارد. استقلال هیئت مدیره بر ارتباط بین ریسک اطلاعات و بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر ندارد. از نتایج پژوهش میتوان نتیجه گرفت که در شرکتها هر چقدر ریسک اطلاعات افزایش یابد بازده داراییها و بازده حقوق صاحبان سهام افزایش مییابد و در شرکتهایی که درصد مالکیت نهادی بالایی دارند عملکرد مالی شرکت بهبود مییابد.
Increased risk in companies leads to increased returns and corporate information risk affects financial performance and the presence of external monitoring can affect the performance of the company. The present study examines the effect of information risk on the financial performance of the company with emphasis on the role of external monitoring. This research is applied in terms of purpose and is causal (post-event) in terms of correlation methodology. The sample of the present study includes 125 companies listed on the Tehran Stock Exchange for the years 1392 to 1397 and Stata software has been used to test the research hypotheses. The results of research hypotheses show that information risk has a direct impact on asset returns. Information risk has a direct impact on equity returns. Institutional ownership has a direct impact on the return on assets. Institutional ownership has a direct impact on equity returns. The independence of the board does not affect the return on assets. The independence of the board does not affect the return on equity. Institutional ownership has a direct impact on the relationship between information risk and return on assets. Institutional ownership has a direct impact on the relationship between information risk and return on equity. Board independence does not affect the relationship between information risk and return on assets. The independence of the board does not affect the relationship between information risk and return on equity. From the research results, it can be concluded that in companies, the higher the information risk, the higher the return on assets and the return on equity, and in companies with a high percentage of institutional ownership, the financial performance of the company improves.
Machine summary:
بنابراين ، با توجه به مطالب فوق در پژوهش حاضر به اين سوال پاسخ داده مي شود که تأثير ريسک اطلاعات بر عملکرد مالي شرکت با تاکيد بر نقش نظارت بيروني چگونه است ؟ پيشينۀ پژوهش بر مبناي تئوري مالي سنتي مي توان با کمک اطلاعات حسابداري ، کيفيت دارايي ها و سود آوري هر بنگاه را مشخص نمود؛ بنابراين با استفاده از اين اطلاعات مي توان ارزش سهام را برآورد نمود و ارتباط بين صورت هاي مالي و قيمت 1 Francis 2 Shleifer & Vishny 3 Oregan et al 4 Benjamin & Ehikioya 5 Fama & Jensen 6 Sabli & Noor 2 سهام را تحليل کرد (بال و براون ٧، ١٩٦٨).
در نتيجه اثر اين معيارها مبهم مانده و تفسير هاي مختلفي صورت پذيرفته است ؛ بنابراين لازم است نوسان پذيري اقلام تعهدي به مؤلفه هاي خطاي حسابداري و عملکرد تفکيک شود 7 Ball & Brown 8 Watts & Zimmerman 9 Leuz & Wysocki 10 Jones 11 Dechow & Dichev 12 Healy 13 Diamond &Verreochia 14 Lambert et al 15 Choi 16 Berger 17 Beyer et al 18 McNichols 19 Dechow et al 20 Nikolaev 3 نيکلف (٢٠١٨) براي جداسازي مستقيم خطاي حسابداري از بخشي از اقلام تعهدي که عملکرد اقتصادي را نشان مي دهد، مدلي را ارائه نموده است که اجازه تمايز بين خطاي حسابداري ، نوسان پذيري عملياتي و نوسان پذيري عملکرد اقتصادي را مي دهد.