Abstract:
خانواده یکی از مهمترین ارکان زندگی بشری است که گاهی دچار تزلزل شده و طرفین تصمیم به جدایی میگیرند. طلاق در بین ادیان ابراهیمی، اگرچه از جایگاه تقریبا یکسانی برخوردار است اما در مورد حقوق طرفین طلاق، اختلاف نظر زیادی وجود دارد. پژوهش حاضر باروش توصیفی-تحلیلی نشان میدهد در اسلام بنابر جایگاه آسیبپذیر زن نسبت به این هنجار، حمایت مالی بیشتری از زن شده و حقوقی چون اجرت المثل، نحله، مهریه و نفقه را به وی اختصاص دادهاند. در حالیکه در یهود و مسیحیّت زن تنها مستحق مهریه و دریافت نفقه در مقابل کارهای منزل، بنابر توانایی زوج میباشد، این خود نشاندهندهی رابطهی مالک و مملوکی است که بین زوجین حاکم است. در حالیکه در اسلام زن بنابر جایگاه شخصیتی خود، نفقه دریافت میکند که هیچ ارتباطی با کارهای وی در منزل ندارد و حتی میتواند در مقابل این کارها اجرتی جداگانه نیز دریافت نماید. از جمله حقوق غیر مالی که در هنگام طلاق مورد بررسی قرار میگیرد حق حضانت است که قوانین آن در هر یک از ادیان متفاوت است؛ ولی در هر سه دین، این مصلحت کودک است که مورد توجه قرار میگیرد.
The family is one of the most important pillars of human life that sometimes falter and the parties decide to separate. Divorce Among the Abrahamic religions Although it is approximately the same, there is much disagreement on the rights of both parties. This descriptive-analytical study shows that in Islam, due to the vulnerable status of women, this norm has been given greater financial support for women and has been granted rights such as proverb, nahla, dowry and alimony. Whereas in Judaism and Christianity the woman is only entitled to dowry and alimony on the basis of the couple's ability to do so, this indicates the relationship between the owner and the owner. Whereas in Islam a woman receives alimony because of her personality status, which has nothing to do with her work at home, and may even receive a separate pay for such work. Among the non-pecuniary rights to be considered during a divorce is the right to custody, the laws of which vary across religions, but in all three religions it is the child's interest that is considered
Machine summary:
و در صورت عدم امکان تصالح ، چنانچه ضمن عقد يا عقد خارج لازم ، درخصوص امور مالي ، شرطي شده باشد طبق آن عمل مي شود، در غير اين صورت ، هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد، و نيز تقاضاي طلاق ناشي از تخلف زن از وظايف همسري يا سوءاخلاق و رفتار وي نباشد، به ترتيب زير عمل مي شود: الف ) چنانچه زوجه کارهايي را که شرعا به عهده ي وي نبوده ، به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد، و براي دادگاه نيز ثابت شود، دادگاه اجرت المثل کارهاي انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم مي نمايد.
بحث نفقه و پرداخت هزينه هاي زندگي در آيين مسيحيت و قوانين آن به صراحت پذيرفته شده و در واقع مرد را مسئول پرداخت نفقه مي دانند به گونه اي که در ماده ي ٣٦ اصول شخصي ارامنه گريگوري به طور واضح نفقه ي زوجه را در زندگي زناشويي بر عهده ي زوج قرار دادند و من باب احصاء مواردي را به عنوان نفقه ذکر کرده است که عبارتند از: مسکن ، پوشاک، خوراک و اثاثيه ي منزل ، که بايد به تناسب موقعيت و توان زوج و شرايط زمان و مکان زوج باشد؛ در صورت طلاق و يا انحلال نکاح با وجود شرايطي از جمله احراز تقصير از جانب زوج و تمکن مالي ،زوج موظف است تمامي هزينه هاي زندگي زوجه را تا زمان ازدواج مجدد يا مرگ وي متقبل شود و يا با نظر و حکم روحاني محکمه ، آن را به طور کامل محاسبه و به زن بپردازد(بهنود، ١٣٦٩: ٥٥).