Abstract:
رابطه توسعه اجتماعی و اقتصاد مقاومتی، موضوعی دوسویه است. اما در یک سادهسازی برای بررسی بهتر این رابطه فرض بر این گذاشته شده است که توسعه اجتماعی برپایه مبانی اسلامی، مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی است. بر اساس این فرض، این مقاله به دنبال الگاریتم، مدل و روش بررسی مسیرهای این تاثیرگذاری است. ازاینرو، پس از بررسی ادبیات نظری تحقیق، به مولفههای مدل پرداخته شده و با تجمیع آنها، مدل بررسی به دست آمده است. یافتههای پژوهش حاکی از این است که، مدل به دست آمده دارای چهار متغیر ورودی، یک متغیر خروجی و سه لایه پنهان است. در لایه پنهان اول، ده گره، در لایه پنهان دوم، شش گره و در لایه پنهان سوم، دو گره وجود دارد. از آنجا که مدل با شش ورودی به دست آمده است. روش بررسی آن روش شبکه عصبی مصنوعی شناخته شد که هم قدرت بررسی همزمان ورودیهای متعدد را دارد، و هم قدرت پیشبینی احتمالات دیگر که در تحقیق دیگر باید به آن پرداخته شود را دارا میباشد.
The relationship between social development and resistance economics is a two-way side. It is assumed that social development is the path to a resilient economy in a simplification to better examine this relationship. This study seeks the algorithm, model and method of examining the paths of this effect. Therefore, after reviewing the theoretical literature of the research, the components of the model have been addressed, which by aggregating them, the study model was obtained. The research findings indicate that the obtained model has four input variables such as one output variable, and three hidden layers. There are ten groups in the first hidden layer, six groups in the second hidden layer, and two groups in the third hidden layer. The model is obtained with six inputs. The study method was identified as the artificial neural network method, which has both the ability to simultaneously examine multiple inputs and the ability to predict other possibilities that need to be addressed in other research.
Machine summary:
ميتوان بر اساس اين تصور و با يك تحول مفهومی و هماهنگسازي توسعه اجتماعی با مبانی و هنجارهای اسلامی ادعا كرد كه توسعة اجتماعي، با سازوكار ثبات و امنيت اقتصادي، زمينهساز اقتصاد مقاومتي است.
به عبارت دیگر، هدف نهایی از ارائه اقتصاد مقاومتی، تابآوري در مقابل ناامنيها و بيثباتيهاي اقتصادي است، اما مسير رسيدن به ثبات اقتصادي، بدون گذر از توسعه اجتماعی بر پایه مبانی و برگرفته از هنجارهای اسلامی امر نشدني است.
با توجه به اینکه توسعه اجتماعی به چهار حوزة سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تقسیم شده است، با اذعان به اینکه این تقسیمبندی حوزهها، به این معنا نیست که آنها هیچ تاثیری بر یکدیگر ندارند، میتوان گفت: اگر توسعه اجتماعی را به چهار جزء یادشده تقسیم کنیم، بیگمان تغییر بخش مربوط به اجتماع، میتواند بر رشد، امنيت، ثبات اقتصادي و تحقق اقتصاد مقاومتي تاثیرگذار باشد.
توسعة اجتماعي در فرایند مرور منابع، هرچه از گذشته به حال نزدیکتر میشویم، همزمان با فرایند تقسیم کار، تفاوتپذیري امور و تخصصی شدن علوم و گرایش به تدقیق مفاهیم، بهکارگیري آنها در معانی اخص خود، بیشتر شده است، بهطوريکه امروزه برحسب حوزههاي چهارگانۀ زندگی اجتماعی، دستکم با چهار نوع توسعه (اقتصادي، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی) سروکار داریم که هرچند در فرایند توسعۀ ملی، در هر جامعهاي با یکدیگر داراي تعامل، نفوذ و ارتباط متقابل هستند، ولی از هویت، استقلال نسبی و ویژگیهاي خاص خود برخوردارند.
بنابراین، پیگیری این شاخصها در توسعة اجتماعی و تلاش برای تحقق یا بهبود آنها، منجر به ارتقای شاخص اقتصاد مقاومتی میشود.