Abstract:
این مقاله ضمن تعریف رفتارگرایی به بررسی اجمالی، تاثیراتی که این نظریه بر ارکان علوم انسانی، یعنی موضوع، غایت، مسائل و روش علوم انسانی به خصوص روانشناسی داشته است و نیز به بررسی انتقادی این تاثیرات از منظر علوم انسانی اسلامی میپردازد. اینگونه بررسیها برای ساخت علوم انسانی اسلامی ضروری به نظر میرسد؛ زیرا باید نظریههای رقیب را شناخت و لوازم آن را بررسی کرد تا نظریة علوم انسانی اسلامی، کاملا روشن و متمایز شود. روش این پژوهش عقلی است. دستاوردهای مهمی که این نظریه داشته، این است که بر طبق رفتارگرایی، موضوع، غایت و مسائلی که برای علوم انسانی در نظر گرفته میشود، کاملا مادیاند و روش تجربی هم، تنها روش بحث در علوم انسانی بر طبق رفتارگرایی است. این نتایج از منظر علوم انسانی اسلامی مردودند.
Machine summary:
izadi٣٧١ دريافت : ١٣٩٩/٠٢/١٩ - پذيرش : ١٣٩٩/٠٥/١٨ چکيده اين مقاله ضمن تعريف رفتارگرايي به بررسي اجمالي، تأثيراتي که اين نظريه بر ارکان علوم انساني، يعني موضوع ، غايـت ، مسائل و روش علوم انساني به خصوص روانشناسي داشته است و نيز به بررسـي انتقـادي ايـن تـأثيرات از منظـر علـوم انساني اسلامي ميپردازد.
پيشينه تحقيق در کتاب هاي فلسفۀ ذهن و بعضي کتاب هاي روانشناسي در مورد رفتارگرايي بحث شده است ، همچنين ، بـه صـورت پراکنده و ضمني، از تأثير اين نظريه در ارکان علوم انساني سخن به ميان آمده است ؛ بعضي ارکـان علـوم انسـاني را ذکر کرده اند، اما نوشته اي مستقل با اين موضوع يافت نشد.
اگـر انسـان را منحصر به رفتارش بدانيم و روح مجرد يا امور ذهني را در مورد انسان انکار کنيم ، علوم انساني همچون روانشناسـي، که بر پايه اين نظريه شکل گرفته ، علوم انسانياي خواهد بود که انسان ايـدئالش ، انسـاني اسـت کـه رفتـار دنيـوي خوبي داشته باشد.
طبق اين نظريه ، هرگونـه تفسـيري از انسـان ، کـه قصد داشته باشد امري غير رفتار را براي ارزيابي انسان بررسي کند، تفسيري ناصـحيح و غيـر علمـي اسـت و ارزش طرح و بررسي ندارد؛ زيرا انسان چيزي جز رفتار او نيست و همۀ گزاره هايي که از مفاهيم غير رفتـاري بـراي تفسـير انسان استفاده ميکنند، گزاره هايي غير صحيح اند و قابل تأويل به گزاره هاي رفتاري ميباشند.