Abstract:
منطقه خاورمیانه بنا بر اغلب برآوردهایی که شده است، تا آینده قابل پیشبینی، یکی از بحران خیزترین مناطق جهان باقی خواهد ماند. این منطقه به لحاظ اهمیت ژئواستراتژیک، اقتصادی و سیاسی، و نیز به عنوان یکی از مناطق پنج گانه اقتصادی جهان، به عنوان یک هارتلند جهان و خارج نزدیک ابر قدرتها به حساب میآید. سالهای پیش، شاهد خیزش و رشد جنبشهای اعتراضی در خاورمیانه بودهایم که این اعتراضات در برخی کشورها تا انقلاب هم پیش رفته است. نقطه آغاز دومینوی اعتراضات و انقلابات از تونس سر بر آورد و به گفته هانتینگتون به تدریج سایر کشور های را وارد جرگه انتقال کرده است. در این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش هستیم که علت بیداری و انقلابیشدن کشورهای خاورمیانه و چرایی تکوین اندیشه انقلاب را در اذهان و ادراک مردم منطقه واکاوی نمائیم. در پاسخ به سؤال اصلی پژوهش، برآمدن نیرو های اجتماعی و سیاسی که خواستار عبور از گذرگاه محافظهکاری و رسیدن به میدان سیاست تغییر بودند، مفروض گرفته شد. بنابراین، یافته های پژوهش نشان می دهد که این نیرو ها، سیاست حفظ وضع موجود حاکمان کشورشان را به عنوان حاکمان وابسته به غرب تعریف نمودند و در صدد به چالش کشاندن آن برای رسیدن به تغییر وضع موجود و مطلوب تلاش میکنند.
According to often done estimations, to the foreseeable future, The Middle East will remain as one of the most rising crisis regions of the world area. This region is accounted as Hart Land of the world and abroad near superpower with respect to strategic importance, economic and political, as well as one of the regions of the world economy. In recent months, we witness the rise and growth protest movements in the Middle East, so it is gone to revolution in some countries. Starting point of protest and revolutions domino appears from Tunisia and according to Samuel Huntington: “gradually, other countries have been moved into transfer colony”. In this research, we try to answer this question that survey the cause of being revolution of region country and the reason of creation revolution thoughts in area people’s imagines and perceptions. In response, it was given to raise social, political and Islamism forces that want to cross the conservatism pass and to reach change policy arena. In the other words, these forces defined country rulers’ protect policy of status quo as its non-self and other and try to challenge it.