Abstract:
منظومه نویافتۀ «فتوحات گیتی ستان»، که تنها سه سال پیش از سقوط حکومت صفویه با تمرکز بر جنگهای نامدارترین پادشاه این دودمان سروده شدهاست از جهتی در عداد حماسههای تاریخی قرار میگیرد، اما اطلاعات ارزندهای نیز از تاریخ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی در اختار میگذارد. سرایندۀ این منظومه، سید احمد نوۀ خلیفه سلطان، نسب به شعبهای از خاندان مرعشیان مازندران میرساند که در زمان شاه تهماسب به اصفهان مهاجرت کرده بودند و طی حکومت صفویان دارای مناصب دولتی و به ویژه مناصب مذهبی بودهاند. اگرچه گاهی عقلگرایی و خردورزی در نوشتار او خودنمایی میکند اما باز در نهایت، تسلیم اندیشه تقدیرگراست و قضا و قدر را عامل اصلی شکست و پیروزی میداند. شیوه بیان و انتخاب موضوعات گویای آنست که سراینده نگاهی نوستالژیک به دوره شاه عباس دارد. نشان دادن اهمیت این کتاب و نگاه متفاوت سرایندۀ آن، مهمترین چالش فکری نویسندگان است. در اینجا تلاش شده است مطالب کتاب مورد نقد و تحلیل قرار گرفته و نقاط ضعف و قوت آن نشان داده شود.
The Fotuhat-i Gitisitan was composed in verse three years before the fall of the
Safavid monarchy. A rich historical epic, its focus is on the battles of the most
famous kings of the dynasty and provided valuable information in regards to the
social, cultural and political history of the Safavid dynasty.
The poet is the grandson of the famous grand vizier, Khalifah Sultan, who traces his
lineage to a branch of the Mar'ashi family of Mazandaran. The family had
immigrated to Isfahan during the reign of Shah Tahmasb and held different imperial
positions during the Safavid period, especially in the clerical establishment.
Despite the rationalism that marks the poet’s writing, fatalism colors his world-view
where fate is understood to be the main cause for victory or defeat. His language and
the selected topics of his composition reveal the poet's nostalgia for the glorious age
of Shah Abbas I.
The main intellectual challenge of the poet is to show the importance of his epic and
the unique perspective of the poet. This article is a synopsis and analysis of the
content of the Fotuhat-i Gitisitan and to outline what it has to offer to the historians
of the Safavi world.
Machine summary:
معرفی سراینده شاعر در هیچ کجای متن خود را به طور مستقیم معرفی نکـرده اسـت بلکـه در حـین اشـعاری نسب خود را به خاندان میربزرگ مازندران می رساند: ز احفاد میر بزرگ ارتفاع به پابوس شه یافت قدر شجاع که آن جد جد اقل عبـاد به فضـــل الهی ش بود اجتهاد (حسینی خلیفه : ٣٣) و در ابیاتی دربارۀ خاندان خویش و مهاجرت جد بزرگ خود سیدنظام به اصفهان در زمان شاه طهماسب سخن می گوید: دل سخت عبدالله آن نحـو بــود کــه اعمی خودش مرتضی را نمود به زندان او بــود عمــش قـوام کــه فــرزند او بود سیـــــد نظام که او بود از اجـداد این کمترین به تشویش از آشوب آنجا قریـــن چو پر گشت بـی انتظام آن دیار جــلا کــرد از آنجــا نظام اختیار به سوی صفاهــان جنت نشــان شد این جنتش چون بدل زان جنان به گلبار شد بــا نژادش مقیـــم کــه هست از محـلات شـهر قدیم که در آن محله است تا این زمان تـوطن بسـی را از آن دودمـــــان (حسینی خلیفه : ١٨١ ) در جایی نیز اشاره به آن دارد که در زمرۀ نام آورانی است که شاه سلطان حسین املاکـی را به آنان بخشیده است : نصیب من قاصــر از آن زمیـــن عمـــــارت شد و گلشنی دلنشین بسی راست باغ و عمــارت تمام گروه دگـــر راســــت سعی مدام بسی خانه گشت و عمــارت بنا در اطـراف بـاغـات و دولـت سـرا به هر سـو نـمودند نــــام آوران مهیا دکاکین و حمّــام و خــــان چو شد در فرح بخشی آنجا تمام فرح گشـت آن شـهر را جـزء نـام (حسینی خلیفه : ١٥٤ ) وی دربارۀ خاندان مادریش نیز صحبت مـی کنـد و نـسل آنـان را بـه فـضل الله شهرسـتانی می رساند: کیومرث بن بیستون زان نژاد به نزد تمر رفت و کرد انقیاد کـــه بنتش بود ام سید قوام که او را خلـف بود سید نظام تاریخ نگری و تاریخ نگاری ، سال ٣٠، شماره ٢٥، بهار و تابستان ١٣٩٩ / ١٥ که این خادم شرع را انتساب بـه آباء علوی است با آن جناب به فرمان تیمور از آن محال کیـومرث در نــور شد کـوتـوال (حسینی خلیفه : ٧٥٥) چو طهماسب شه در صفاهان نمود عــــم جـدّه جدّ این بی وجود که فضل الله مــوسوی بــــــود او وزیــر و فـزودش به این آب رو مقرر نمود اینکه در کوه و سنـــگ گشــــاید ره از بهر آب کرنگ کــه آن آب با آب محــمود کـــر به رود صـفاهان گـذارند ســر (حسینی خلیفه : ١٥٥) در پایان کتاب ، کاتب خود را بدین گونه معرفی کرده اسـت : «کاتبـۀ کمتـرین غـلام زادگـان سیداحمد الحسینی الخلیفه »، «نوادۀ عالی جاه صدر خاصۀ شریفه تمت فی ٢١ شـهر ربیـع الاول ١١٣٢ هجری .