Abstract:
زمینه و هدف: هوش هیجانی و سبکهای مقابلهای متغیرهایی هستند که در ایجاد رضایت شغلی و افزایش بهرهوری نیروی پلیس اثرگذار هستند و خود این متغیرها تحت تأثیر عوامل دیگری هستند. این پژوهش باهدف سنجش اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی برافزایش هوش هیجانی و سبکهای مقابلهای کارکنان کلانتریهای تهران بزرگ صورت پذیرفت.روش پژوهش: این پژوهش برحسب هدف کاربردی و ازلحاظ روش نیمه آزمایشی (بهصورت پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل) است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از کلیه کارکنان کلانتری شهر تهران مشتمل بر 2000 نفر که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 70 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 35 نفری آزمایشی و کنترل گمارش شدند. ابزار گردآوری دادههای پژوهش شامل پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن (1988) و سبکهای مقابلهای اندلر و پارکر (1995) بودند. گروه آزمایش تحت آموزش مهارتهای ارتباطی (مربوط به بسته آموزشی مهارتهای زندگی) بهصورت 12 جلسه هفتگی (هر جلسه 60 دقیقه) قرار گرفتند. بعد از اتمام دوره بهمنظور سنجش میزان تغییر متغیر وابسته (سبکهای مقابلهای و هوش هیجانی)، مجدداً آزمون مذکور بهعنوان پسآزمون در هر دو گروه اجرا شد. دادههای پژوهش با استفاده از روشهای آمار توصیفی (شامل جدول و نمودار فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (کوواریانس چند راهه مانکوا (MANCOVA) با بهرهگیری از نرمافزار آماری SPSS تحلیل شدند.یافتهها: نتایج تحلیل دادهها فرضیههای پژوهش را تائید میکند و نشان میدهد که آموزش مهارتهای ارتباطی موجب افزایش نمرات هوش هیجانی، افزایش راهبرد مقابلهای هیجان مثبت و مسئله مدار و کاهش نمرات راهبرد مقابلهای هیجان منفی گردیده است.
Abstract Background and objectives: Emotional intelligence and coping styles are variables that are effective in creating job satisfaction and increasing the productivity of the police force, and these variables themselves are influenced by other factors. This study was conducted to evaluate the effectiveness of communication skills training on increasing emotional intelligence and coping styles of police officers in Metropolitan Tehran Police Stations. Methodology: In terms of its objectives the present study is of an applied research type and a in terms of methodology it is considered as a quasi-experimental research (pre-test post-test with control group). The statistical population of this study consists of all police officers in Tehran, including 2000 individuals; 35 of whom were randomly assigned to each two experimental and control groups. Research data collection tools included Bar-On's (1988) Emotional Intelligence Questionnaire and Andler and Parker's (1995) Coping Styles. Research data were analyzed using descriptive statistics (including table and graph of frequency, percentage, mean and standard deviation) and inferential statistics (MANCOVA multivariate covariance) using SPSS statistical software. Findings: The results show that there is a significant difference in terms of coping styles with the control of pre-test between police officers in the experimental and control groups. The calculated F ratio is significant for the variables of negative, positive and problematic emotion of coping styles. Results: The results of data analysis confirm the research hypotheses and show that communication skills training has increased the scores of emotional intelligence, increased the strategy of positive and problematic emotion of coping style and decreased the scores of the strategy of negative emotion of coping style.
Machine summary:
اين پژوهش باهدف سنجش اثربخشي آموزش مهارت هاي ارتباطي برافزايش هوش هيجـاني و سـبک هـاي مقابله اي کارکنان کلانتري هاي تهران بزرگ انجام شده است .
نسـبت F محاسـبه شـده بـراي متغيرهـاي سبک هاي مقابله اي هيجان منفي، مثبت و مسئله مدار معنادار است نتايج : نتايج تحليل داده ها فرضيه هاي پژوهش را تائيد ميکند و نشان ميدهد که آموزش مهارت هـاي ارتباطي موجب افزايش نمرات هوش هيجاني، افزايش راهبرد مقابلـه اي هيجـان مثبـت و مسـئله مـدار و کاهش نمرات راهبرد مقابله اي هيجان منفي گرديده است .
از مهم ترين تواناييهايي که برافزايش بهـره - وري، رضـايت شـغلي و بهبـود عملکـرد کارکنـان اثرگـذار اسـت هـوش هيجـاني و سبک هاي مقابله اي کارآمد در مواجهه بـا فشـارهاي شـغلي و اسـترس هـاي محيطـي است (دودانگه ، ذاکريان ، دهقاني، قاضي و پيرمند، ١٣٩٥: ٣٢).
يکي از مواردي که مي تواند بـه سـازگاري افـراد در مواقع مواجهه با استرس کمک کند هوش هيجـاني اسـت (گوپينـات ١، ٢٠٢٠)؛ کـه درواقع گروهي از مؤلفه هاي شناختي و هيجاني به هم پيوسته است (اينگرام و پيـک ٢٠١٩) که افراد را در درک ارزيابي و بيان دقيق هيجـان هـا کمـک مـي کنـد تـا از احساساتي که افکار را تسهيل مي کنند آگاهي يابد (شـارون و گرينبـرگ ٢، ٢٠١٨) و با برقراري تعادل ميان افکار و هيجان خود تصميم گيري درست و مناسـبي داشـته باشد (فاماندز و همکاران ، ٢٠٠٦).