Abstract:
توجه به معیار کمی عملکرد چابکی فراتر از ویژگیهای ساختاری یا عملیاتی، یک رویکرد جدید میباشد. نتیجهگیری با شاخص عملکرد کمی، که مطابقت نزدیکی با تعریف نظری چابکی دارد، قابلیت کاربرد در انواع سازمانهای تولیدی را داشته، و میتواند برای مقایسه بین تولیدکنندگان در صنایع مختلف مورد استفاده قرار گرفته، و به طور خودکار در طول زمان موفقیت نسبی در صنایع مربوطه را به صورت به هنگام و به روز حاصل نماید. این تحقیق، به دنبال یک معیار کمی و عینی برای چابکی عملکرد میباشد تا چابکی را به عنوان نتیجهای از یک عملکرد مورد ارزیابی قرار داده و بر هر دو مورد موفقیت سازمانی و اغتشاش محیطی فائق آید و قابل کاربرد در تمام انواع سازمانهای تولیدی نیز باشد. معیار چابکی عملکرد، از طریق ایجاد یک مدل نظری شروع و سپس از طریق مرور ادبیات، مطالعات موردی، و پیمایش آزمایشی داده، عملیاتی میگردد و متعاقب آن، در قالب یک کانال تخصصی، به پاسخهای خود میرسد. معیار چابکی عملکرد، با استفاده از دادههایی که از چهار شرکت تولیدی جمع آوری شده، نشان داده میشود، که نمایانگر 4 ترکیب ممکن از موفقیت و اغتشاشات است و با مدل نظری سازگار بوده، و گواهی عملی از شرکتهای مورد مطالعه میباشد. برای اعتبار سنجی آتی این معیارها، ضروری است که ارزیابی پایایی و روایی در این زمینه انجام پذیرد. این رویکرد میتواند از طریق مدیران تولید برای حصول به یک "تصویری کلی" از سطح چابکی عملکرد یک سازمان، و برای ملاحظه سیستماتیک اثرات عوامل محیطی مورد استفاده قرار گیرد.
Machine summary:
نتيجه گيري با شاخص عملکرد کمي، که مطابقت نزديکي با تعريف نظري چابکي دارد، قابليت کاربرد در انواع سازمانهاي توليدي را داشته ، و ميتواند براي مقايسه بين توليدکنندگان در صنايع مختلف مورد استفاده قرار گرفته ، و به طور خودکار در طول زمان موفقيت نسبي در صنايع مربوطه را به صورت به هنگام و به روز حاصل نمايد.
اين تحقيق ، به دنبال يک معيار کمي و عيني براي چابکي عملکرد مي باشد تا چابکي را به عنوان نتيجه اي از يک عملکرد مورد ارزيابي قرار داده و بر هر دو مورد موفقيت سازماني و اغتشاش محيطي فائق آيد و قابل کاربرد در تمام انواع سازمانهاي توليدي نيز باشد.
معيار چابکي عملکرد، با استفاده از دادههايي که از چهار شرکت توليدي جمع آوري شده، نشان داده ميشود، که نمايانگر ٤ ترکيب ممکن از موفقيت و اغتشاشات است و با مدل نظري سازگار بوده، و گواهي عملي از شرکت هاي مورد مطالعه ميباشد.
درصد حاشيه سـود ناخالص ،سـنجه اي اسـت کـه از تمامي عوامل سازمان اثر مي پذيرد، و ميتواند شامل آنهايي نيز باشد که در خـارج از يـک کارخانـه توليدي اتفاق ميافتد، اما آنچه که در تحقيق اخير نشان داده مي شود، ايـن اسـت کـه عملکـرد کلـي شرکت به عنوان شاخصي، از طريق ترکيب معيارهاي عملکرد مالي و ذهني، به طور معنـاداري تحـت تاثير برتري عامل توليد قرار مي گيرد (دمتر و کولوس، ٢٠٠٩).
(1999), “A methodology for achieving agility in manufacturing organizations”, International Journal of Production Economics, Vol. 62 Nos 1-2, pp.
(2001), “Measuring agile capabilities in thesupply chain”, International Journal of Operations & Production Management, Vol. 21No. 1, pp.
(2000), “A methodology for achieving agility in manufacturingorganizations”, International Journal of Operations & Production Management, Vol. 20No. 4, pp.