Abstract:
این یادداشت به بررسی نقاط قوت و ضعف مدل به اصطلاح خطی نوآوری می پردازد و در واقع پاسخی است به رویکرد معمول بیش از حد ساده انگارانه، مکانیکی یا به وضوح ساده، که در آن به نحوی غیرمنصفانه مدل خطی مورد انتقاد قرار می گیرد. استدلال ما این است که برخی از انتقادها اساسا وارد و درست بوده، اما در مقابل بسیاری دیگر از انتقادها مبنای درستی نداشته و بر پایه فرضیاتی بی اساس و غیرقابل توجیه بنیان نهاده شده اند. به منظور تفکیک این دو دسته از انتقادات، یادداشت حاضر ابتدا توصیفی جامع از مدل خطی ارایه نموده و آن را از تصویر کاریکاتورگونه رایج منتسب به آن متمایز می سازد. دوما، در مورد انتقادات اصلی مطرح به مدل خطی نوآوری بحث نموده و نشان داده می شود که بسیاری از انتقادات به هیچ وجه مخرب نیستند، اما می توانند به سهولت با نسخه ای تصحیح شده از مدل خطی مورد قبول واقع شوند. سوما، مفاهیم سیاستی حاصل (یا گفته شده) از مدل خطی مورد بحث قرار گرفته و استدلال می شود که مدل خطی به خودی خود از نظر سیاستی، خنثی است. برای توجیه دلالت های سیاستی جایگزین، مفروضات دیگری می بایست به آن اضافه شوند.
This essay discusses the strength and weaknesses of the so-called linear model (LM) of innovation. It
is a reaction to the common approach of criticizing the linear model as being over-simplistic,
mechanistic, or simply blatantly wrong. We argue that, while some criticisms are of course wellgrounded,
many others are instead based on loose interpretations and unwarranted assumptions. In
order to separate the wheat from the chaff, this essay first presents a comprehensive description of the
linear model and differentiates it from the caricature that many refer to. Second, we discuss the main
criticisms put forward and argue that many of them are not at all destructive, but can be easily
accepted within a refined version of the LM. Third, we discuss the policy implications often derived
(or said to derive) from the LM to argue that the LM itself is distinctively policy-neutral. Other
assumptions have to be added to justify alternative policy implications.