Abstract:
بحث از پاپان تاریخ و آینده بشریت، از جمله مباحث دغدغه برانگیزی به شمار ميرود که از دیرزمان، توجه انسانهای
ژرفاندیش و آیندهنگر را به خود معطوف نموده است. این بحث یعنی چگونگی آینده و فرجام تاریخ انسان، هم در میان
امتهای گذشته به گونهای مطرح بوده و در دستور کار آنبهای پیشین قرار داشته و هم آمروزه به دیل تأثیر شگرفش در روند
شکلگیری حرکت تأریخ، در محور گفتمان اندیشهورزان معاصر قرار دارد.
بسیاری از فیلسوفان و متفکران دینی و لاتیک» برای ترسیم دورنمای آینده تاریخ» طرحی را درانداختهاند؛ فرانسیس
فوکویاما از جمله کسانی به شمار ميرود که موضوع پایان تاریخ و آینده بشر رآ به صورت توریک در قالب یک نظریه مطرح
نموده است. وی در سال ۱۹۸۹میلادی» نظریه خود را تحت عنوان «پایان تأریخ» آرائه نمود و جرح و تسدیلهای بسپاری را
برانگیخت. فوکویاما در آرائه این نظریه به دنبال آثبات برتری اندیشه لییرالیسم غرب و عالمگیر شدن الگوی لیسرال -
دموکراسي در جهان است. به عقیده وی» آلگوی لیبرال - دموکراسي» مرحله نهایی تکامل فکری و عالیترین و بهترین شیوه و
شکل زندگی به شمار میرود که بشر توانسته بدان دست پابد وی سیستم لیبرال - دموکراسی را شیوهای تکامل یافته و
ماندگار پاد میکند که هیچ رقیب و همآوردی ندارد و همه جوامع انسانی ناگزبر از پذیرش آن خواهند بود به همین جهت.
فوکویاما عصر حاکمیت آنديشه لیبرالیسم را پایان تأریخ برشمرده است.
در اين نوشتار، نگارنده با مقایسه نظریه «پایان تاریخ» فوکویاما و «دکترین مهدویت، به منزله نظریه جامع دینی -
سیاسی اسلام درباره پایان تاریخ» سمی نموده است تفاوتها و ویژگیهای این دو نظریه را بررسي کند. در بخش نخست این
نوشتار» مبانی» موّلفهها و خاستگاه نظریه پایان تاریخ تشریح می گردد. در بخش دوم طرح اسلام در مورد آینده در قالب
«دکترین مهلویت؟» خلاحه آشارهای میشود. تفاوتهای آساسی نظربه میلویت و تنوری پایان تاریخ, در دو مور
تفاوتهای آیدئولوژیک نظیر خدامحوری» جامعنگری، عقلانیت» آرما نگرایی و تفاوتهای ساختاری نظیر عنصر رهبری.ء
کارویژههاء مردمی بودن و .. در بخش سوم بورسی خواهد شد که ابته میمترین جالشهای فراروی لیبرال - دموکراسی
همچون غیروا قعیبودن» استبداد قراردادی» تقدم منفعت بر مصلحته، عوامسالاری به جای شایستاسالاری» ابزاری بودن شعار
دموكراسي, برای توجیه اهداف سلطه سیاسی و فرهنگی، تضاد درونی و . نیز تبیین شده است