Abstract:
پیامبر اکرم (ص) پس از دوران فترت در اجتماعی جاهلی و فرورفته در عصبیتهای قومی و تفاخرهای نژادی مبعوث شد؛ پیامبری «اُمّی» که هم خاتم پیامبران بود و هم مأمور پایان دادن به جاهلیت و اُمّیّت با معجزهای از جنس کتاب و بیان و زبان. خاتمیت نبیّ و به تبع آن، وصف خاص و انحصاری «اُمّی» برای او، نظرگاه انبوهی از محققان بوده و نتایج گوناگونی را دربرداشته است. در این میان «بیسواد»، «غیر یهودی»، «منسوب به اُمّالقری» و «منسوب به اُمّ» وجوه معنایی غالبتری برای واژه اُمّی بودهاند.اما در نگاه به این مفهوم اگر به «سیاق» آیات قرآن (به عنوان منبع و مرجع این تعبیر) توجه شود؛ اگر «روح معنا»ی واژگان و «نظام مراتب» در کلمات و بستر بکارگیری آنها درآیات و سور قرآن پررنگتر دیده شوند؛ و در نهایت اگر نقش و تأثیر «زبان قرآن» نیز در نظر گرفته شود، تصویر روشنتری از آن به دست خواهد آمد. تصویر حاصل شده از این مفهوم در کنار جایگاه خاتمیت پیامبر (ص)، نشان از این دارد که اُمّیّت نبیّ متفاوت و فراتر از اُمّیّت سایر بشر است و مفهومی وحدت بخش و همافزا و به گستره انسانیت و در واقع ناظر به بازیابی اصول فطری و مشترکات وجود بشر میباشد.
Machine summary:
٢. بررسي ديدگاه مفسرين واژه امي (به صـــورت مفرد و جمع ) شـــش بار در قرآن به کار رفته که در جدول (١) قابل مشاهده است : جدول (١): آيات مشتمل بر کلمه «امي » (به تصویر صفحه مراجعه شود) از شش مورد کاربرد لفظ امي ، در دو مورد به صورت مفرد آمده که در آن ها مستقيما شخص پيامبر اکرم (ص ) مورد نظر مي باشد:آيات ١٥٧ و ١٥٨ سوره مبارکه اعراف به شرح ذيل مي باشد: «الذين يـتبعون الرسول النبي الأمي الذي يجدونه مکتوب عندهم في التوراة و الإنجيل يمرهم بلمعروف و يـنهاهم عن المنکر و يحل لهم الطيبات و يحرم عليهم الخبائث و يضــــــــع عنهم إصــــــرهم و الأغلال التي کانت عليهم فالذين آمنوا به و عزروه و نصــــــروه و اتـبعوا النور الذي أنزل معه أولئک هم المفلحون * قل ي أيـها الناس إني رسول الله إليکم جميعا الذي له ملک السماوات و الأرض لا إله إلا هو يحيي و يميت فآمنوا بلله و رسوله النبي الأمي الذي يـؤمن بلله و کلماته و اتبعوه لعلکم تـهتدون ».
اين معنا خصوصا در جايي برجسته مي گردد که به روشني «سياق » تمام آيات مربوط به اميت پيامبر(ص ) نيز با داستان بني اسرائيل و يهود و برتري طلبي آن ها گره خورده و قرآن با اين تعبير درباره پيامبر(ص ) به تصور غلط آن ها که پيامبر خاتم از يهوداست و مباحثي از اين دست ، پايان داده و اين گونه ، انحصارطلبي و برتري جويي آن ها را به چالش کشيده که اولا اين پيامبر امي از بني اســـرائيل نيســـت و ثانيا رســـالتش همگاني و جهاني و برگرفته از فطرتي اسـت که بين همه انسـان ها مشـترک اسـت نه انحصـاري (که يهود به اين بهانه او را نپذيرند) و از طرفي خود اهل کتاب هم مسـلمين را اميين مي خواندند يعني به طور کلي «غير يهودي ها» در نظر آنان امي بودند (ر.