Abstract:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی تعهد زناشویی در رابطه بین ادراک انصاف و رضایت زناشویی بود. روش مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمام زنان کارمند متاهل و صاحب فرزند دانشگاه تهران در سال 98-1397 بود. 103 نفر از زنان کارمند متاهل و صاحب فرزند دانشگاه تهران در سال 98-1397 به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه استاندارد ادراک انصاف پذیری ((PEM، تعهد زناشویی (DCI) و سازگاری زناشویی اسپنیر (DAS) بر روی آنها اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار 16–SPSS و 18-Amos استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر نشان داد، بین ادراک انصاف و رضایت زناشویی، تعهد و مولفههای آن یعنی تعهد شخصی، اخلاقی و ساختاری رابطه مثبت و معناداری در سطح 01/ 0>P برقرار است. علاوه براین، تعهد زناشویی و مولفههای آن دارای رابطه مثبت معناداری با رضایت زناشویی است (01/ 0>P). همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد، اثر غیرمستقیم ادراک انصاف بر رضایت زناشویی از طریق ایجاد تعهد زناشویی، معنادار است (ضریب تاثیر=50/ 0). به طور کلی، یافتههای مطالعه حاضر بیانگر این نکته است که ادراک انصاف در زندگی مشترک از طریق ایجاد تعهدات زناشویی نقش مهمی در میزان رضایت زناشویی ایفا میکند.
The present study aims to investigate the mediating role of marital commitment in the relationship between equity and marital satisfaction. To do this, by using research method of correlation of the type of path analysis, 103 married female employees and owner of child at University of Tehran were randomly selected and administered Perry equity Inventory (PEM), Adams & Jones Marital commitment (DCI) and Spanier marital satisfaction (DAS). 16-SPSS and 18-Amos software were used for data analysis. Using Pearson correlation and path analysis results showed there is a positive and significant relationship between the Equity and marital satisfaction, marital commitment and its components personal, moral and structural commitment. Additionally, marital commitment and its components had a significant positive relationship with marital satisfaction. Also, the results of path analysis indicated that the indirect effect of equity on marital satisfaction by establishing marital commitment was significant. In general, the findings of this study indicated that the equity in through the creation of marital commitments plays an important role in marital satisfaction.
Machine summary:
aPn>aly٠)soaftitshfeacptiaothn نشان داد، اثر غيرمستقيم ادراک انصاف بر رضايت indirect effect of perceived equity on maritalزناشويي از طريق ايجاد تعهد زناشويي معنادار است satisfaction through marital commitment(=0.
به طور کلي، يافته هاي مطالعه حاضر suggest that perceived equity plays anبيانگر اين نکته است که ادراک انصاف در زندگي مشترک isamtpisofratcatniton rtohlreouignh tthhee crleeavteilon ooff maritalاز طريق ايجاد تعهدات زناشويي نقش مهمي در ميزان commitments.
در حمايت از نظريه انصاف برخي از پژوهش ها نيز به رابطه مستقيم بين ادراک انصاف و رضايت مندي (ون ايپرن و بانک ، ١٩٩٠؛ بهمني، آريامنش ، بهمني و غلامي، ٢٠١٣)، هماهنگي ٣ (همايوني ميمندي، رفاهي، حسن زاده و بخشاني، ١٣٩٣) و 1.
با وجود اهميت اين موضوع ، با مروري بر ادبيات پژوهشي در اين زمينه ، مطالعه شد که تاکنون پژوهشي تعهد زناشويي را به عنوان ميانجي در رابطه بين ادراک انصاف و رضايت مندي زوجين - به ويژه در زنان شاغل - موردبررسي قرار نداده است ؛ در حالي که ممکن است آنان به علت ايفاي نقش هاي متعدد از جمله نقش هاي همسري ، مادري و شغل خارج از منزل (استولز- لويک ، ١٩٩٢) بيشتر از مردان (بهمني، فلاح چاي و زارعي، ١٣٩٠) و زنان غيرشاغل (بهمني، آريامنش ، بهمني و غلامي، ٢٠١٣) به خصوص در تقسيم کارهاي منزل (استولز- لويک ، ١٩٩٢) در معرض بيعدالتي قرار گيرند و در نتيجه ، ميتواند به پريشاني و اضطراب در آنان منجر شود (کلافي و ميکلسون ، ٢٠٠٨).