Abstract:
هدف: تصمیمگیری اخلاقی، ضرورتی برای شایستگیهای مدیریت و کمک به توانمندسازی منابع انسانی تلقی میشود. به دلیل نقش سازمانهای مردمنهاد در اقتصاد مقاومتی و توسعة کارآفرینی، هدف پژوهش حاضر، فهم فرایندتصمیمگیری اخلاقی و ارائة مدل بومی برای این سازمانها بود. روش: ماهیت این پژوهش، اکتشافی بوده و با استفاده از نظریة دادهبنیاد انجام شده است. جامعة آماری شامل مدیران و افراد خبره در سمنهای آموزشی استان همدان بود که به روش نظری و با استفاده از تکنیک گلولهبرفی و با توجه به اصل اشباع، در مجموع با 19 نفر مصاحبه شد. یافتهها: یافتههای حاصل از طراحی مدل پارادایمی منجر به شناسایی 17 مؤلفة اصلی شد که در شش بُعد دستهبندی شدند. نتیجهگیری: تصمیمگیری اخلاقی تحت تأثیر مجموعهای از عوامل بین فردی، سازمانی، فراسازمانی و مذهبی صورت میگیرد و پیامدهای چنین تصمیماتی، منعکسکنندة رفتار اخلاقی مثبت، ایجاد انگیزة مثبت در فراگیران و مردم، انضباط اقتصادی و راهکار توسعة مدیریت دانش و کارآفرینی در شرایط اقتصاد مقاومتی در جامعه است.
Objective: Ethical decision making is seen as a necessity for management competencies and helping to empowerment of human resources because of the role of NGOs in the resistance economy and entrepreneurship development, that the main purpose is designing a ethical decision making to identify the dimensions and its components. Methods: The nature of this research is exploratory and has been done in a fundamental way using the Grounded theory approach. Statistical population consisted of experts in educational NGOs of Hamadan, who were identified by theoretical samplingsampling. According to the adequacy of the data, a total of 19 experts were interviewed and the data were collected through a deep interview. Results: The findings of the paradigm model design lead to the identification of 17 main components that were categorized into 5 dimensions. Conclusion: Ethical decision making is influenced by a set of interpersonal, organizational, transactional, and religious factors and the consequences of such decisions are crystallized by positive moral behavior, a positive incentive for learners, economic discipline and the solution is for developing knowledge management and entrepreneurship in a resilient economy in society
Machine summary:
نتيجه گيري: تصميم گيري اخلاقي تحت تأثير مجموعه اي از عوامل بين فردي ، سازماني ، فراسازماني و مذهبي صورت مي گيرد و پيامدهاي چنين تصميماتي ، منعکس کنندة رفتار اخلاقي مثبت ، ايجاد انگيزة مثبت در فراگيران و مردم، انضباط اقتصادي و راهکار توسعۀ مديريت دانش و کارآفريني در شرايط اقتصاد مقاومتي در جامعه است .
با وجود اين خلأها، نقش سمن هاي آموزشي پررنگ تر شده است ؛ در حالي که در سالهاي اخير، سمن ها با روند صعودي تصميم گيريهاي غير مدّبرانه و غير اصولي و به نوعي غير اخلاقي مواجه بودهاند(فرامرز قراملکي، ١٣٩٧) و با توجه به اهميت موضوع در سازمانهاي مردمنهاد آموزشي، اين روّيۀ معيوب باعث هدررفت انرژي، منابع مالي، زمان و از همه مهم تر خدشه دار شدن اعتماد مردم جامعه به سمن هاي فعال در حوزة آموزش خواهد شد.
از آنجا که اين پژوهش به دنبال مطالعۀ کيفي فرايند تصميم گيري اخلاقي افراد در سمن هاي آموزشي است ، نظريۀ دادهبنياد٢ همچون روش پژوهش کيفي که به شکل استقرايي و زمينه اي در ارتباط با يک پديده به کار مي رود(استراوس و کوربين ، ١٣٨٧: ٢٣)، مناسب به نظر ميرسد.
Zeni, Buckley, Mumford, Griffith 2.
براي مثال، با مقايسۀ مفاهيم مختلف ، محقق متوجه شد که مفاهيم «توانايي سازمان در حل مسائل آموزشي »، «توان تحليل راهکارهاي مفيد درآموزش»، «فهم و شناخت درست مسير آموزش» و «توانايي استفاده و کاربرد مناسب دانش »، به يک چيز اشاره دارند؛ اينکه جوّ و فضاي آموزشي ايجادشده مي تواند رفتار کارکنان و فراگيران را جهت دهد و مصاحبه شوندگان در صحبتهاي خود به اين عوامل به عنوان شرايط سازماني تأثيرگذار اشاره داشتند به اين صورت که بسترهاي رشد و توسعۀ تصميم گيري اخلاقي را فراهم ميکند.