Abstract:
رابطهی دین و محیطزیست طی چند دههی اخیر و به خصوص پس از انتشار مقاله لین وایت در مورد ریشههای تاریخی بحران محیطزیستی و نقد او بر دیدگاه یهودی- مسیحی، وارد مباحثات دانشمندان به ویژه اندیشمندان علوم انسانی گردید. طی این چند دهه دیدگاههای گوناگونی در مورد فواید نگاههای دینی (پیشامدرن) و ظرفیتهای آن برای حفاظت محیط زیست ابراز شده است. این دیدگاهها در ایران به صورتی یکجانبه به دفاع از نگاههای پیشامدرن در حفاظت محیطزیست پرداختهاند و جای هر گونه نقد را بر نگاههای پیشامدرن بستهاند. همین امر منجر به تحسین یکجانبه نگاههای پیشامدرن و چشمپوشی از نقاط ضعف آنها در امر حفاظت محیطزیست شده است. به همین جهت حداقل در ایران نمیتوان آثار و مقالاتی را یافت که به نقد این نگاهها پرداخته باشند. لذا برای درک ظرفیتهای واقعی نگاههای پیشامدرن در حفاظت از محیط زیست و امکان مراجعه به سنتهای دینی، فکری و فرهنگیمان برای رویارویی با بحرانهای محیط زیستی، نقد این نگاهها ضرورت دارد. این مقاله جهت پوشش بخشی از این ضرورت، با استفاده از روش واسازی و تمرکز بر دو متن دینی بندهشن و ارداویرافنامه نشان میدهد که بخشی از جهانبینی زرتشتی، به عنوان نمونهای از نگاههای پیشامدرن، چگونه با ایجاد تقابلهای دوجزئی و اتخاذ مدلول استعلایی «نیکی» یا «خیر» همهی پدیدهها و از جمله محیطزیست را ذیل این مدلول ردهبندی و به دوگانه مقدس و نامقدس، نیک و بد تبدیل میکند و با انجام چنین کاری امکان حفظ و توجه به بخشی از محیط زیست و عدم توجه به بخش دیگر را فراهم میآورد.
The Relationship between Religion and Environment Protection Over the past few decades, especially after the publication of Lyyn White᾿s article on the historical roots of the environmental crisis and its critique of the Jewish-Christian viewpoint, has entered into discussions with scientists, especially thinkers of humanities. During these decades, various views have been expressed about the benefits of religious (pre-modern) view and its capacity for environmental protection. These views in Iran, especially after publishing the book" Religion and the order of Nature" by Hossein Nasr, have unilaterally addressed defending the religious and pre-modern views on environmental protection, and while doing that, put the end on any criticism of pre-modern views. This has led to the blind admiration of pre-modern views and the neglect of their weaknesses in environmental protection. Therefore this article by using deconstruction approach is trying to show how MAZD YASNI (Zoroastrian) worldview divides all phenomena to holy and unholy categories and by doing that, while sacrificing what is in the good, provides some excuses for unbearable damages to other part of the environment which is in the bad.
Machine summary:
این پژوهش با عطف نظر به همین خلأ پژوهشی ـ به رغم اینکه نگـاه هـای پیـشامدرن (دینی ، اساطیری ) به سبب رابطه ی نزدیکی که با طبیعت دارنـد، مـی تواننـد ظرفیـت هـایی مناسب برای حفاظت از محیط زیست فراهم آورند ـ در تلاش است به بررسی وجه مغفـول این نوع نگاه ها بپردازد و هدفش نقد بخشی از جهان بینی دین زرتشتی با تکیه بـر دو مـتن بندهشن و ارداویراف نامه به عنوان متونی دینی است ؛ نقدی که از آن بتوان در مباحث الهیات محیط زیستی بهره جست .
این مدلول امکان سنجش تمامی پدیده ها و عناصر طبیعت را بر مبنای نیکی و خیر و یا در تضاد با آن برای اساطیر ایرانی و نگاه مزدیسنی فراهم می آورد و بدین صورت تمام پدیده ها بر اساس همین مدلول ارزیابی و در نهایت رده بندی می شوند؛ و صد البته که ایـن همـه بـر اساس نگاه انسان به جهان و نحوه ی مواجهه اش با طبیعت و نیروهای آن ، از جهت سـود و زیانی که به انسان می رسانند، شکل می گیرد؛ به عنوان نمونه در متن بندهشن ، آنجا که سخن از «سرآغاز» است ، در مورد آفرینش اهورامزا و اهریمن از همین تضاد بهره گرفته می شود: «آفرینش هرمزد به خدایی و دستوری ، دادمندی و برپایگی ، به آسـایش ایـستاد؛ آفـرینش اهریمن به سلطه ، ستمگری و گناهکاری و فروپایگی ، به دشواری ایـستاد» (فرنبـغ دادگـی ، ١٣٩٠، ٣٧).