Abstract:
در پژوهش پیشرو، سیاستهای عثمانیان برای ابقای سلطۀ خویش بر شوف و علل و پیامدهای آن بررسی میشود. شوف در شرق دریای مدیترانه، از دیرباز موقعیت راهبردیِ ممتازی داشت و از اینرو، عثمانیها خاندانهایی مُطاع را بر شوف میگماشتند و در صورت مشاهدۀ هرگونه نافرمانی، به حذف و حمایت از رقبای آنان روی میآوردند؛ انتصاب خاندان دروزیِ مَعنی از شاخۀ قیسی و حذف آنان با جایگزینی دروزیانِ معنیِ یمنی و سپس حذف همۀ دروزیان از قدرت و حمایت از مارونیان و نیز تقسیم جبل لبنان به دو بخش شمالی و جنوبی سیاستهای تفرقهافکنانهای بود که سلطة عثمانیها را بر شوف تثبیت نکرد و جنگ داخلی میان دروزیان و نیز با مارونیان را در پی آورد و کار شوف در 1287ق/1870م به اشغال نظامی فرانسه انجامید.
The present study seeks to examine the Ottoman policies to maintain their dominance over Shuf, the causes of their policies, and its political and social consequences. Shuf had a strategically privileged position because of being located in the eastern Mediterranean region; therefore the Ottomans appointed subordinate tribes to Shuf, but in the case of any disobedience, they eliminate them by supporting their rivals. The ottoman first appointed Kaysi Druze faction of Ma'n dynasty and then they eliminated them by their rival, Yemeni Druze faction of Ma'n dynasty, in the next step they ousted all Druze tribe and supported the Maronites. Also in a disuniting program, they divided Mount Lebanon into northern and southern parts. These politics do not even consolidate Ottoman domination over Shuf but also led to 1860 Mount Lebanon civil war between the Druze and Maronites. Eventually, Shuf was occupied by France in 1287 AH / 1870 AD.
Machine summary:
شوف در شرق درياي مديترانه ، از ديرباز موقعيت راهبرديِ ممتازي داشت و از اين رو، عثمانيها خاندانهايي مُطاع را بر شوف ميگماشتند و در صورت مشاهدٔە هرگونه نافرماني، به حذف و حمايت از رقباي آنان روي ميآوردند؛ انتصاب خاندان دروزيِ مَعني از شاخه قيسي و حذف آنان با جايگزيني دروزيان ِ معنيِ يمني و سپس حذف همه دروزيان از قدرت و حمايت از مارونيان و نيز تقسيم جبل لبنان به دو بخش شمالي و جنوبي سياستهاي تفرقه افکنانه اي بود که سلطۀ عثمانيها را بر شوف تثبيت نکرد و جنگ داخلي ميان دروزيان و نيز با مارونيان را در پي آورد و کار شوف در ١٢٨٧ق /١٨٧٠م به اشغال نظامي فرانسه انجاميد.
به رغم اين که بسياري از سکنۀ شوف در پيِ فشارهاي سلاطين مملوکي بر شيعيان در سدٔە هفتم ، براي رهايي يا با هدف نزديکي بدانان ناگزير مذهب تسنّن برگزيدند، طوايفِ دروزيِ اقطاع دارُِ بحتر نه تنها مقاومت کردند و به مذهب اخير نگرويدند، بلکه در زيرپرچم حکومت سنّي مذهبِ مماليک بارها از دژهاي کوهستانيِ شوف بر مواضع صليبيان يورش بردند و حتّي سلاطين مملوکي با استفاده از قدرت محلّي آنان بر اين منطقه سيطره يافتند؛ امري که شگفتي حکّام دمشق را برانگيخت و شوف را به عنوان اقطاع در دست خاندان بحتر باقي گذاشت (صالح بن يحيي ، ٣؛ نيز نکـ : صليبي، تاريخ لبنان الحديث ، ١٦-١٩، ٣٣).