Abstract:
برند کشورها نشانه اعتبار، اصالت و کیفیت کالاهای تولیدی تحت آن برند است و تقویت این برند سبب تمایز تولیدات یک کشور با کالاهای مشابه در بازارهای داخلی و خارجی شده و با ایجاد ذهنیت مثبت در مشتریان، آنها را نسبت به خرید کالاهای ساخت کشور صاحب برند ترغیب میکند. بنابراین، بررسی عوامل مؤثر بر برند کشورها طی سالهای اخیر در مباحث بازاریابی بینالمللی از اهمیت بالایی برخوردار شده است. در این راستا، تحقیق حاضر سعی نمود تأثیر درجه مشتریمداری بازار کالا را بر برند دو گروه از کشورهای منتخب در حال توسعه و توسعهیافته طی دوره 2018-2011 بررسی و تعیین نماید. بهمنظور دستیابی به این هدف، مدل پژوهش با رهیافت دادههای تابلویی و به روش گشتاورهای تعمیمیافته به تفکیک دو گروه از کشورهای منتخب در دو حالت برآورد گردید. نتایج نشان داد مشتریمداری بازار کالا بر برند هر دو گروه از کشورهای منتخب تأثیر مثبت و معناداری داشته است. با این تفاوت که ضریب تخمینی آن در کشورهای در حال توسعه بزرگتر است. همچنین، کلیه متغیرهای کنترلی شامل مشوقهای اقتصادی و رژیم نهادی، سیستم ابداعات و نوآوری، آموزش و توسعه انسانی، زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات و سرمایه طبیعی با ضرایب متفاوت بر برند هر دو گروه از کشورهای منتخب تأثیر مثبت و معناداری داشتهاند.
The brand of countries is a sign of credibility, authenticity and quality of goods produced under that brand, and strengthening the brand differentiates a country's products from similar goods in domestic and foreign markets and by creating a positive mindset in customers, it encourages them to buy goods made in that country. Therefore, the study of factors affecting the brand of countries in recent years has become very important in international marketing issues. In this regard, the present study tried to examine and determine the effect of the degree of customer orientation of the goods market on the brand of two selected groups of developing and developed countries during the period of 2011-2018. To this purpose, the research model was estimated by approaching panel data and generalized method of moments in two cases by separating the two groups of selected countries. The results showed that product market customer orientation had a positive and significant effect on the brand of both groups of selected countries. The difference is that its estimated coefficient is higher in developing countries. Also, all control variables including economic incentives and institutional regime, innovation system, education and human development, ICT infrastructure and natural capital with different coefficients have a positive and significant effect on the brand of both groups of selected countries.
Machine summary:
اما، عليرغم اين تـأثير مثبتـي کـه مشـتريمـداري بـه لحـاظ نظـري مـيتوانـد بر ارزش برنـد کشـورها داشـته باشـد، جسـتجوي نگارنـدگان نشـان داد بررسـي تجربــي ايــن موضــوع در قالــب يــک مطالعــه بــين کشــوري بــا اســتفاده از داده هــاي ثانويــه در ســطح کــلان (ملــي) در داخــل و خــارج از کشــور ســابقه ندارد.
Kohli and Jaworski ٢-٣- سازوکار تأثير درجه مشتري مداري بازار کالا بر برند قابليــت اعتمــاد و داشــتن ارزش ويــژه از مهــم تــرين مشخصــه هــاي يــک برنــد اســت کــه مشــتريمــداري بــه علــت بــالا بــردن رضــايت مشــتري و افــزايش وفاداري آن ها بـه برنـد مـيتوانـد نقـش مهـم و اساسـي در افـزايش ارزش برنـد ايفـا کنـد (بخشـي و روشـن ، ١٣٩٥).
در نهايـت داده هـا بـا انجام آزمون همبستگي پيرسون تحليـل شـد کـه نتـايج بـه دسـت آمـده نشـان داد بــين مشــتريمــداري بــا ارزش ويــژه برنــد، آگــاهي برنــد و کيفيــت درک شـده برنـد رابطـه معنـاداري وجـود دارد.
1. Degree of Customer Orientation امـا، تصـريح يـک مـدل اقتصادسـنجي مناسـب کـه تغييـر رفتـار ارزش برنــد را بــه نحــو حــداکثري توضــيح دهــد، مســتلزم لحــاظ نمــودن ســاير عوامــل مــؤثر بــر آن تحــت عنــوان متغيرهــاي کنتــرل اســت کــه در ايــن پژوهش بـر اسـاس مبـاني نظـري ارزش برنـد و پيـروي از پيشـينه مطالعـات تجربي به شرح زير نتخاب شده ند: INST١ مشـوق هـاي اقتصـادي و رژيـم نهـادي اسـت کـه بـه پيـروي از يـــائو و همکـــاران (٢٠١٩) و شـــاه آبـــادي و ســـعادت (١٣٩٨) در مـــدل پژوهش منظـور شـده و نتظـار مـيرود بـر ارزش برنـد تـأثير مثبـت داشـته باشــد.
Journal of Applied New Studies in Economics and Accounting Management, 1(4): 118-104 (In Persian).