Abstract:
یکی ازاساسیترین چالشهای فراروی مدیریت دولتی مقوله چگونگی حفظ و ارتقای اعتماد سیاسی نسبت به سازمانهای دولتی و حکومتی است. شفافیت به عنوان یکی ازشاخصهای حکمرانی خوب میتواند یکی ازروشهایی باشد که مسئولان حکومتی در رسیدن به اعتماد سیاسی باید مورد توجه قرار دهند ولی توجه به نسبت بین این دو مقوله یعنی شفافیت سیاسی و اعتماد سیاسی مورد غفلت مسئولان قرار گرفته است. نظریه زتومکا با رویکرد نهادی خود پنج علت ساختاری برای تولید اعتماد و ظهور فرهنگ اعتماد بیان کرده است که عبارت است از: انسجام هنجاری، پایداری نظم، شفافیت سیاسی، انس و آشنایی، پاسخگویی سازمانها در قبال مردم. سومین علت ساختاری ازنظر زتومکا یعنی شفافیت سیاسی، که آنرا عامل و زمینهای ساختاری برای ایجاد اعتماد بیان میکند که در این مقاله مورد توجه است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و روش فراترکیب با استفاده ازکتابها و مقالات و قوانین و با استفاده از منابع کتابخانهای و تجزیه و تحلیل آنها درصدد پی بردن به نسبت شفافیت سیاسی و اعتماد سیاسی میباشد. بنابراین سوال اصلی این مقاله عبارت است از: بین شفافیت سیاسی و اعتماد سیاسی چه نسبتی وجود دارد؟ نتایج حاصل از پژوهش حاضر به رابطهی مستقیم و تنگاتنگ و متقابل این دو مولفه اشاره دارد که به دلیل عدم وجود شفافیت درعرصهی سیاست و حکمرانی و عدم دسترسی به جریان آزاد اطلاعات از مناصب حکومتی، بهینگی سیستم، حکومت و کارآمدی حاکمیت تضعیف شده و در نتیجه تعامل و مشارکت سیاسی و اعتماد سیاسی مردم نسبت به حکومتها تنزل مییابد.
One of the most fundamental challenges facing public administration is how to maintain and promote political trust in government and governmental organizations. Transparency as one of the indicators of good governance can be one of the ways that government officials should pay attention to achieving political trust, but pay attention to the relationship between the two. That is, political transparency and political trust have been neglected by the authorities. Zetomka's theory of self-institutional institutionalization has stated five structural reasons for the production of trust and the emergence of a culture of trust: The third structural reason for Ztomka is political transparency, which is expressed as a structural factor and basis for building trust, which is considered in this article. It seeks to understand the relationship between political transparency and political trust. Therefore, the main question of this article is: What is the relationship between political transparency and political trust? The present study points to the direct and close relationship between these two components that due to lack of transparency in politics and governance and lack of access to free flow of information from government positions, system optimality, government and governance efficiency is weakened Finds.
Machine summary:
بنابراین سؤال اصلی این مقاله عبارت است از:بین شفافیت سیاسی و اعتماد سیاسی چه نسبتی وجود دارد؟نتایج حاصل از پژوهش حاضر به رابطهی مستقیم و تنگاتنگ و متقابل این دو مؤلفه اشاره دارد که به دلیل عدم وجود شفافیت درعرصهی سیاست و حکمرانی و عدم دسترسی به جریان آزاد اطلاعات از مناصب حکومتی، بهینگی سیستم، حکومت و کارآمدی حاکمیت تضعیف شده و در نتیجه تعامل و مشارکت سیاسی و اعتماد سیاسی مردم نسبت به حکومتها تنزل مییابد.
پس میتوان به این نتیجه رسید که شفافیت خود هدف نیست، بلکه ابزار و وسیلهای است برای تحقق حکمرانی خوب که از این طریق مدیریت دولتی را پاسخگو نگهداشته و با نشر اطلاعات و عینی نمودن اقدامات باعث کاهش فساد در نظام خدمات عمومي میگردد(ناعمه،1390 :11) در علم سیاست، شفافیت به معناى این است که با اطلاعاتی که دولت در اختیار شهروندان قرار میدهد، به آنها امکان مىدهد تا از آنچه دولتها انجام مى دهند، آگاه شوند (یزدانى، 1384: 30) .
بنابراين، شفافیت، به عنوان یک ابزار قصد دارد روابط میان مقامات عمومي و عامه را توسعه دهد تا میان اطلاعات ایجاد شده توسط دولت و آنچه در اختیار شهروندان است توازنی قوی برقرار نماید، تا این امر زمینهای برای تحقق دموکراسی و مشارکت مردم در اداره امور کشور باشد.
J. (2014), “Effects of Transparency on the Perceived Trustworthiness of a Government Organization: Evidence from an Online Experiment”, Journal of Public Administration Research and Theory, vol.