Abstract:
«قیام شیخ محمد خیابانی» که در سال 1299خ در تبریز رخ داد، بهندرت از منظر نظریههای جنبش اجتماعی مورد تحلیل قرار گرفته است. در این تحقیق نظریه «ترکیبی» جنبشها، که تناسب بیشتری با جنبشهای شکلگرفته در تاریخ سیاسی و اجتماعی معاصر ایران دارد، بهعنوان چارچوب نظری تحقیق انتخاب شد. این نظریه بهمنظور تحلیل انواع جنبشهای اجتماعی با در نظر گرفتن یک رویکرد سه وجهی، «کنشگران اجتماعی» و «زمینه اجتماعی» را بهوسیله «ایدئولوژی» مسلط بر جنبش به یکدیگر متصل کرده است. روش تحقیق مقاله حاضر، روش تاریخی است که به طرحی نظری از وضعیت جنبش شیخ محمد خیابانی، علل وقوع و شکست آن دست یافته است.
Machine summary:
مقدمه جنبش شيخ محمد خياباني يکي از سلسله قيام هايي است که در کنار نهضت جنگل و قيام کلنل پسيان در فاصله ناکامي جنبش مشروطه و ظهور ديکتاتوري رضاخان رخ داد؛ و درواقع ادامه مبارزه هاي جامعه ايراني عليه استعمار و استبداد بود.
نخستين تلاش مشروطه خواهان تبريز پس از پيروزي ، تشکيل انجمن آذربايجان بود که ميرزا اسماعيل نوبري ، حاج ابراهيم آقا تبريزي ، شيخ محمد خياباني و سيد حسين عدالت بنيان گذار آن بودند.
اين قيام از وقايع مهم دوران فترت بين مجلس سوم و چهارم بود که به وسيله اصلاح طلبان تبريز به رهبري خياباني بر ضد قرارداد تحميلي ١٩١٩ شکل گرفت و منجر به قطع رابطه تهران با آذربايجان شد (شجيعي ، ١٣٧٢: ٢٠٦).
برخي از مهم ترين اقدام ها و فعاليت هاي رهبر قيام از اين قرار بود: تدوين و نشر بيان نامه جنبش به همراهي ديگر ياران ، ايراد سخنراني هاي متعدد به منظور توسعه و بسط قدرت و مرام جنبش ، انتشار برخي يادداشت ها در روزنامه تجدد، سرکوب و تبعيد مخالفان ، تشکيل ژاندارمري آذربايجان ، مکاتبه و مذاکره با نمايندگان دولت مرکزي ، تشکيل هيأت مديره امور شهر در کنار تأسيس برخي کميسيون هاي ويژه از جمله کميسيون تأمين آذوقه و غيره .
خياباني به منظور تنوير افکار عمومي و ترويج مرام و مسلک حزب دمکرات ، روزنامه تجدد را که يکي از مهم ترين روزنامه هاي انقلابي دوران مشروطيت ايران بود تأسيس کرد وآن را ارگان حزب قرار داد و سردبيري اش را به تقي رفعت سپرد.
تقي رفعت در سال هاي قيام آذربايجان ، هم قدم نزديک ، هم پيمان ، رازدار و دست راست شيخ محمد خياباني بود.