Abstract:
علیرغم ارتباط طولانی و چشمگیر ایران با تمدن غرب، این کشور تا عصر پهلوی اول کاملأ شرقی بود و نه تکنولوژی غرب و نه ایدئولوژی آن نتوانسته بود تأثیری بر این کشور داشته باشد. این امر بخصوص در مورد تغییرات تکنولوژیکی مشهود بود. اگر چه ذهن روشنفکران جامعه به شدت تحت تأثیر غرب بود، اما چهره ایران هم چنان دست نخورده مانده بود. غربی شدن و مدرنیته به ترتیب اعضا طبقه بالای جامعه و تجار و بازرگانان را تحت تاثیر قرار داد. گر چه بعدها طبقه متوسط مدرن هسته اصلی و مرکزی آن را تشکیل می دادند.
Machine summary:
در جامعه ايران اين مردان جوان يک طبقه کارشناس حرفه اي را تشکيل ميدادند مثل روزنامه نگارها، پزشکان، وکلا، معلمان، افسران ارتش کارمندان دولت در سال ١٩٢٠ اين افراد در اقليت قرار داشتند اما آنها هم صدا و هم وجدان سياسي ايران بودند.
ميتوان با بررسي برنامه هايي که کابينه هاي مختلف در خلال سالهاي٢٥_١٩٠٩ براي تصويب به مجلس ارائه کردند، به تصوير درستي از نيازهاي سياسي ايران در طول اين دوران و آمادگي آن براي انجام اصلاحات غربي دست يافت .
مستوفيالممالک که بعد از سپهدار اعظم ، در سال ١٩١٠ نخست وزير شد، برنامه زير را به مجلس ارائه کرد: ١) استخدام مشاوران خارجي، تلاشهاي فوري براي بکارگيري از اين نيروهاي کمکي ٢) اصلاح نيروي پليس و بطور خاص نيروهاي امنيتي به منظور ايجاد امنيت واقعي در کشور٣) سازمان دهي مجدد و مدرن سازي کامل ارتش ٤) اصلاح امور مالي دولت ٥) اصلاح قوه قضائيه ٦) ايجاد اصلاحات در زمينه آموزش، مثل اعزام دانشجويان به اروپا.
وقوع اين رويدادهاي سياسي قبل از کودتاي ٢٦ فوريه سال ١٩٢١، مقدمه به قدرت رسيدن رضاخان را فراهم ميکرد اگر چه همکار اصلي اين کودتا يک روزنامه نگار جوان ايراني به نام سيدضياء بود اما مجري واقعي آن نيروهاي قزاق روس به فرماندهي رضاخان بودند، وقتي ساکنين تهران صبح روز ٦ فوريه سال ١٩٢١ بيدار شدند در حالي که تعداد کمي از آنها صداي گلوله را شنيده بودند.
در ابتداي آن با حروف درشت نوشته شده بود: "حکم ميکنم " در زير اعلانها اين امضا ديده ميشد: "رضاخان، سردار سپه ، فرمانده کل نيروهاي مسلح ، سيدضيا هم به عنوان نخست وزير منصوب شد، اما هيچ شکي وجود نداشت که قدرت اصلي در دست کيست ".