Abstract:
هدف این پژوهش، مرور تقسیمات موجود، یا قابل طرح انواع تعامل و رابطه اجتماعی و عرضه یک طبقهبندی انتزاعیتر و نسبتا جامع می باشد. بدین منظور، از روش مرور نظاممند استفاده شد و پس از نقل یا طرح ۴۰ تقسیم، اقدام به کدگذاری «ملاکها» و «اقسام» شد. یافته حاصل این کدگذاریها، هشت مضمون کلی بود و تمامی تقسیمات مذکور را میتوان پاسخی، به یکی از هشت سوالی دانست که هر یک به وجه یا وجوهی از واقعیت تعامل و رابطه اجتماعی اختصاص دارند: برخی از دستهبندیها، به طرفهای تعامل، برخی به وسایل برقراری تعامل، برخی به بستر تعامل و برخی به منشا آن توجه داشتهاند. همچنین برخی نیز با توجه به جایگاه اراده متعاملین و برخی معطوف به موضوع تعامل و نهایتا، بخش مهمی از سنخشناسیها با توجه به ویژگیهای تعامل و رابطه اجتماعی شکل گرفتهاند. نتیجه این مرور، تصریح ملاک تقسیمها و تشخیص واگراییها و همگراییهای موجود، در طبقهبندیهای مختلف تعامل و رابطه اجتماعی و اندراج همه این اقسام در تقسیمی کلی بوده است که خود، به تعیین تکلیف اشتراکات لفظی و نسبت تقسیمات مزبور به یکدیگر منجر شده است.
The purpose of this research is to review the existing or possible divisions of different types of interaction and social relations and to present a more abstract and relatively comprehensive classification. For this purpose, the systematic review method was used and after stating or suggesting 40 divisions, the related "criteria" and "types" were coded. The result of these coding were 8 general themes, and all the above categories can be considered as the answer to one of the 8 questions each of which are dedicated to one or more aspects of the reality of interaction and social relationship: some categories have focused on the sides of the interaction, some on the means of interaction, some on the context of the interaction, and some on its origins. Some are formed according to the will of the interactors , some are focused on the subject of interaction, and finally an important part of the typologies is formed according to the characteristics of interaction and social relationship. The result of this review is the clarification of the criteria for divisions , identification of divergences and convergences in different classifications of interaction and social relations and subsumption of all these types in a general division which itself has led to an understanding of verbal commonalities and the relationship of these divisions to each other.
Machine summary:
نتیجه این مرور، تصریح ملاک تقسیمها و تشخیص واگراییها و همگراییهای موجود، در طبقهبندیهای مختلف تعامل و رابطة اجتماعی و اندراج همه این اقسام در تقسیمی کلی بوده است که خود، به تعیین تکلیف اشتراکات لفظی و نسبت تقسیمات مزبور به یکدیگر منجر شده است.
در این نوشتار، پس از تعریف تعامل و تعیین مرز آن با مفاهیم مرتبط، 40 تقسیم از انواع تعاملات و روابط اجتماعی ارائه شده است و عرضه تقسیمات مربوط به «اصناف» تعاملات اجتماعی، به نوشتاری دیگر موکول میشود.
با توجه به این موضوع، تقسیمات تعاملی مرور شد تا شناخت دقیقی از انواع تعامل اجتماعی و مرز آنها حاصل شود و زمینه برای ساخت مدل جامعه سالم آماده شود.
بهعنوان نمونه، آلن فیسک (1947)، انسانشناس معاصر، پس از مطالعه و مرور گستره آثار روانشناسی، روانشناسی اجتماعی، جامعهشناسی و انسانشناسی، دستهبندی چهارگانهای از روابط اجتماعی ارائه داده است که بر طبق آن، «مسلم فرض میکند که مردم در همة فرهنگها فقط چهار مدل رابطهای را به کار میبرند تا بیشتر انواع تعاملات اجتماعی...
در اینجا و پس از مشخص شدن منظور از تعامل اجتماعی و بیان تمایز و نسبت آن، با مفاهیم رابطه و ارتباط اجتماعی و پیش از نقل و طرح سنخهای تعامل و رابطة اجتماعی، لازم است روشگردآوری «انواع» و شیوۀ تحلیل آنها روشن شود.
رابطة مستقیم، در مقابل رابطة غیرمستقیم کنشگر ممکن است با کنشگر دیگر، رابطه و تعامل مستقیم داشته باشد، یا بهعکس، رابطة آنها با یکدیگر، بهواسطة کنشگر یا کنشگران دیگری برقرار باشد.